آیا کتابمقدس، عهد عتیق، اخلاقی و مفید است؟
چند دلیل برای درستی این حقیقت
کریستوفر رایت در کتاب خود « شناخت و درک عیسای مسیح بر اساس نوشتجات عهد عتیق » در همان ابتدای به زیبایی قید کرده است: « ما هر چه بیشتر به عمق نوشتجات عهد عتیق فرو رویم به قلب عیسای مسیح نزدیکتر میشویم.»
این عیسای رستاخیز یافته از مرگ بود که به شاگردان یهودی خود یاری کرد تا بر اساس نوشتجات تورات و مزامیر و انبیاء او را و زندگی و خدمت و مرگ و رستاخیز و پادشاهی او و انجیل او را ببینند که همه در باره او شهادت داده اند. ( لوقا ۲۴ : ۲۵ - ۲۷ و ۴۴- ۴۶ )
چرا ایمانداران مسیحی آنقدر که از نوشتجات عهد جدید میدانند، از نوشتجات عهد عتیق نمیدانند؟ منظور من آیات یا ترتیب کتابهای آن نیست، بلکه درکی جامع و روشن به همان اندازه که از نوشتجات عهد جدید دارند از عهد عتیق داشته باشند. سالها در کلیسای ایرانی پرستش کرده ام، شاید حتی به تعداد انگشتهای دست راستم، کشیش یا حتی مهمانان کلیسا از عهد عتیق موعظه کرده اند و اگر هم خواستند درسی برای تعلیم آماده کنند، یا مزامیر بوده است یا امثال! اشکال کجاست؟ من معتقد نیستم که آنها عهد عتیق را قبول ندارند، اما دلیلی باعث شده است تا آنها تاکید بیشتری بر عهد جدید برای نوایمانان و کلیسا کنند تا عهد عتیق. این تنها معزل کلیسای ایرانی و فارسی زبان نیست، حتی کلیساهای غیرفارسی نیز بندرت از عهد عتیق موعظه میکنند. برداشت من میتواند این باشد که فشار نوایمانان و عدم درک درست آنها، و موضع گیری نادرست آنها در خصوص نوشتجات عهد عتیق آنقدر بلند و جدی و سرسختانه است که واعظین را مجبور به عقب نشینی در خصوص تمرکز و تعلیم دادن چنین گنجینۀ پربار و آسمانی کرده است؛ اگر این برداشت من درست باشد، ما به مردم آنچه را میدهیم که دوست دارند بشنوند نه آنچه که خداوند بواسطۀ تمام کلام خود قصد دارد تا مردم بشنوند. چگونه میتوانیم بر این قالب شویم؟
شما میتوانید به این جملۀ من شهادت بدهید که امروز اگر یک مسلمان به عیسای مسیح ایمان بیاورد و به او یک جلد کتابمقدس بدهید و از او بخواهید تا آن را بخواند، اولین عکس العمل او نسبت به کتابمقدس، عهد عتیق، این خواهد بود که: " ای بابا! این که از کتاب قرآن ما بدتره!این همه جنگ..این همه مسائل پیچیدۀ اخلاقی..این همه خونریزی و قساوت و سنگدلی چطور ممکن است این یک کتاب آسمانی و آموزندۀ اخلاقی باشد؟"
من برای دادن یک نمای کلی و تشویق کردن شما و آن گروهی که در این معضل گرفتار شده و سهم و برکت بی پایانی را از کلام خدا به طور ناقص دریافت میکنند، چند دلیل میاورم و به شما نشان خواهم داد که کتابمقدس، عهد عتیق، به همان اندازه مهم و اخلاقی و سازنده است که نوشتجات انجیل و نامه های رسولان است. چه دلیلی برای این گفتۀ خود دارم:
الف- اولین دلیل برای صحت و اخلاقی بودن تمامی کتابمقدس، تایید و نمونۀ اخلاقی آوردن از آن توسط خود عیسای خداوند است. عیسای مسیح در موعظۀ سر کوه، به امور اخلاقی قید شده در شریعت موسی اشاره میکند( متی بابهای ۵ تا ۷ ) او از شریعت عهد عتیق نمونههای اخلاقی قتل نکن، زنا نکن، دزدی نکن، را در آیین تازۀ خود بسط داده است، تمام اساس فرمایش عیسای مسیح در موعظۀ سر کوه در تار و پود عهد عتیق تنیده شده است.
ب- حوادث قید شده در نوشتجات عهد عتیق، جنگها، روابط اخلاقی بعنوان مثال همبستر شدن دختران با پدر خود( لوط و دخترانش)؛ همبستر شدن پدر با عروس خود( یهودا و تامار) و...عمدتا خواسته و طرح خدا نبوده است. حوداث در راستای زندگی انسان و خصوصا نسل ابراهیم روی داده است، برای درس عبرت قوم ثبت شده است تا آنها از گذشتۀ خود بدانند. اما خدای قادر مطلق و دانای مطلق از تمامی حوادث و وقایع برای پیشبرد طرح الهی خود بر روی زمین در فرستادن تنها پسر یگانۀ خود استفاده کرده است، به رغم موحش بودن و تکان دهنده بودن آنها. او از میان این همه ناباوری، ایمان و نجات را برای ما مهیا کرده و تدارک میبیند.
پ- تصرف کنعان و جنگهای آن باید به شیوه و محیط خود آن زمان درک شوند نه آنچه ما امروز تقریبا پس از سه هزار سال سعی داریم تا آن را در محیط فرهنگی خود هضم کنیم. ساکنین کنعان به مراتب نسبت به اصول اخلاقی و اجتماعی در فساد و شرارت بودند، آنها فرزندان خود را زنده قربانی کرده و یا میسوزاندند. دختران خود را تقدیم بتهای خود کرده و آنها در دسترس تمام مردان قرار میگرفتند، همچنین پسران آنها. خونریزی و خونخواری بخشی از تمدن آنها بوده است. به رغم تمام این فساد و شرارتهای آنها، باید به دو اصل دقت کنیم: ۱- جنگهای تصرف کنعان دائمی نبودند، بلکه به سرعت پس از تصرف آن سرزمینها پایان پذیرفتند. 2- زبان جنگ و نوشتار حوادث جنگ از زبان راوی آن همواره با اغراق و غلو در تشریح جنگ و پیروزیهای آن بوده است؛ تنها برای تاکید بر عظمت و یا مهم بودن آن جنگ.
ت- از همه مهمتر، تمام آن کارهایی که اسرائیل بر اقوام متصرف شده کرد، سرزمین آنها را تصاحب کرد و فرزندان و زنان آنها را برای خود گرفت؛ دقیقا به دلیل عدم اطاعت آنها از فرامین خدای خود، بی اطاعتی از او، زیستن در گناه و شرارت، و فراموش کردن شریعت داده شده به آنها، بر سر تمام آنها آمد. هم اسرائیل و هم یهودا بدلیل بت پرستی و فساد و شرارت از سرزمین خود تبعید شده، فرزندان و زنان آنها را بردگی رفت. خدای عادل در اجرای عدالت خود هرگز کوتاهی و اغماض ننموده است.
ث- نمای کلی نوشتجات عهد عتیق قوت و قدرت خدای آفرینندۀ هستی میباشد. خدایی قدوس و عادل و مهربان که خلقت را به نیت و قصد خاصی از هیچ به هستی آورد، و نهایت و غایتی برای تمام آن در نظر دارد: یعنی آن بازگشت نهایی همۀ هستی به نزد او و داوری نهایی او بر همۀ موجودات.
ج- قوانین و شریعت داده شده به موسی در بالای کوه سینا و اینکه یهوه از آنان خواست تا آنان را دنبال کنند؛ به مراتب از فرهنگ و سنت و آیین مردمی که در آن زمان بسر میبردند والاتر و روحانی تر و پرهیزکارانه تر بوده است. مردم آن زمان در اوج فساد و شرارت بودند. دختران و پسران آنها متعلق به بتهای آنها بود. یا قربانی میشدند یا به خدایان جنسی آنها بخشیده میشدند. روابط جنسی بین برادر و خواهر، پسر و مادر، پدر و دختر عادی بود. انتقام و خونریزی و خونخواهی و خونخواری رسم معمول آنها بوده است. فرهنگ مردم آن زمان هرگز در یک نظم روحانی و مقدس گونه که از عدالت و بخشش و رحمت سخن بگوید نبوده است. آنها خدایان متعدد با خواسته هایی متفاوت را میپرستیدند. افسانه و اساطیر، جادوگری و خرافه پرستی مرام آنها بوده است. و قوم اسرائیل با کتب ثبت شده و طومار نوشته شده از رحمت و بخشش سخن میگوید. از خدایی سخن میگوید که قدوس و عادل و پر از فیض و رحمت است. خدایی که بندۀ خودش را دوست دارد. مادامی که این بندۀ او از او اطاعت نماید، او را ترک نخواهد کرد. این خدا او را تعلیم میدهد. او را راه زندگی و حکمت میاموزاند. راه زیستن در صلح در پرباری و در نعمت. در پاکی و تقدس. در بار آوردن نسلی خداپرست و دوستدار انسان. این خدا چنین فرمان میدهد که چشم به عوض چشم، نه یک چشم به عوض چشمان ده نفر!! دندان به عوض یک دندان نه به عوض دندانهای تمام مردم یک شهر!!
چ- برگردیم به تعالیم عیسای مسیح خداوند: اگر شریعت و نوشتجات انبیاء و عهد عتیق ناسازگار اخلاق بود، آیا عیسای مسیح میفرمود: آسمان و زمین زایل میشوند اما همزه یا نقطه ایی از تورات هرگز زایل نخواهد شد؟( متی ۵: ۱۸ ) آیا همین نوشتجات نبودند که عیسای مسیح از تمامی آنها: از تورات موسی، از مزامیر و از انبیاء( هر سه قسمت طبقه بنده شدۀ عهد عتیق بر اساس سنت یهود) که شامل تمام کتابمقدس عهد عتیق امروزی که در دستان ماست، استفاده نمود و خداوندی خود، تولد و زندگی و آزار و صلیب و مرگ و قیام خود را برای شاگردان خود به سندیت آورد؟ آیا مگر عیسای مسیح از همین لوحه های عهد عتیق نیاموخت و حکمت دوران کودکی خود را فرا نگرفت، مگر او بر همین لوحه در کنیسۀ ناصره موعظه نکرد؟ و سالهایی که بر زمین بود؟ و یا کلیسای اولیه؟ مگر آنها تا زمانی بسیار طولانی تا قبل از جمع آوری شدن کل نوشتجات عهد جدید، از همین نوشتجات عهد عتیق برای نوایمانان موعظه نکردند؟ جانها را صید نکردند؟ و کلیسای خداوند را بنا نکردند؟ و از میان همین نوشتجات، ثابت نکردند که این عیسی ناصری همان مسیح موعود و وعده داد شدۀ موسی و انبیاء بوده است؟
این مقاله را قصد ندارم طولانی تر از این کنم. جا برای نوشتن در خصوص عهد عتیق بسیار است. امید من این است که شما امروز اگر تاکنون با این کتابی که اساس و بنیان صلیب مسیح خداوند و پیام نجات او را برای ما ترسیم کرده است را فاصله داشته اید، پایان پذیرفته و آغاز به مطالعۀ جدی و مستمر آن کنید.
شناخت مسیح خداوند، بدون شناخت نسلی که او از آن متولد شد، بی معنا است. و شناختن چنین نسلی بدون شناختن کتابی که تاریخ این نسل را برای ما ثبت کرده است، دقیقا غیرممکن است! تنها زمانی سخنان مسیح، امثال مسیح، زندگی مسیح، قدم زدن مسیح در بین مردم خود، سرزمین خود و نهایتا گسترش دادن قدمهای خود به بیرون از مرزهای اسرائیل معنا پیدا میکند که دلیل و انگیزۀ عیسای مسیح را بر طبق نوشتجات عهد عتیق درک کنیم. انجیل متی بیش از هر انجیل دیگری بر طبق آیات عهد عتیق موجودیت عیسای ناصری را بعنوان پادشاه وعدۀ یهود بر طبق نوشتجات عهد عتیق ثابت کرده است. و یوحنا، شاگرد دیگر عیسای مسیح، اگر عهد عتیق و شریعت و قوانین کاهنان و سنت آنها را بر طبق شریعت و سنت یهود ندانید، برای شما تماما بی معناست. تکرار و تاکید بر " آب " ؛ تکرار و تاکید بر هفت" نشانه " که خداوندی مسیح را بعنوان " پسر خدا " ثابت میکنند؛ تاکید بر واژۀ " هستم " از زبان مسیح خداوند و ویرانی " معبد " و پرستش "عیسای مسیح " و ...تمام این نوشتجات یوحنا بدون درک و دانش درست از نوشتجات عهد عتیق و نوشتجات انبیاء و مزامیر تقریبا، مانند اسطوره نویسی و خیال پردازی است ایا هست؟ اگر نیست و ایمان دارید، پس کتابمقدس عهد عتیق را بدست بگیرید و آن را با دقت، پشتکار و هدایت روح مقدس خدا مطالعه نمایید تا در دانش مسیحی خود قویتر، ایمان شما، پایدارتر و اساس آن واقعی تر باشد.
نوشته: حسین گل هاشم