آیا مورمون ها با حقیقت کتابمقدس قابل قیاس و سازگار هستند؟
آیا میتوانیم آنها را جزیی از فرقه های مسیحی بدانیم؟
جوزف اسمیت بنیانگذار فرقۀ مورمونها، چنین ادعا نمود که او کلیسای حقیقی را در این روزهای آخر بر روی زمین احیا خواهد نمود، کلیسایی که از همان زمان قرون اولیۀ مسیحیت گمشده است. اما آیا مورمونیستها حقیقتا مسیحی هستند؟
دانش آموزانی که گاها چنین سوالی را میپرسند، فرق خاصی را بین فرقه ها، شعب، سبکهای جدید و مذاهب دنیا قرار میدهند. گاها فرقه هایی که مسیحی خوانده میشوند در بعضی از اصول الهیاتی با هم متفاوت هستند اما در اساس و بنیان شناخت خدا، ماهیت عیسای مسیح و کلام مقدس نظری واحد و مشترک دارند. کتب مقدسی که امروز در دست ماست، در طی سالیان متمادی توسط انبیاء و برگزیدگان خداوند با هدایت روح مقدس خدا نوشته شده، حفظ شده و امروز به دست ما رسیده است. نویسندگان آن هرگز تصور آن را نداشتند که روزی من و شما در ایران یا آفریقا یا ژاپن نوشتۀ آنها را خواهیم خواند! برای خداوند و طرح او، او که دانای مطلق است، این میسر و شدنی بود و تنها او بود که قادر بود تا با قدرت مطلق خود این کلام را در طول سالهای متمادی، ناب و قابل اعتماد و تایید شده به دست من و شما برساند. فرقه های مسیحی گاها در تایید و قبول تمامیت کتابمقدس در گفتگوهای طولانی وارد شده و برخلاف آن میایستند. تا جایی که از آن باورها و الهیاتی که میتواند آنها را یک فرقۀ مسیحی معرفی نماید فاصله گرفته و دیگر مسیحی خوانده نمیشوند. بعضی از فِرَق مسیحی عصر حاضر که ما آن را دوران پست مدرنیست میخوانیم گاها با پنبه سر مسیحیت ناب را در کلیسا و محیط اطراف و یا در رسانه های عمومی بریده اند!
آیا مورمونها مسیحی هستند؟ اگر این سوال از این زاویه پرسیده شده باشد که آیا مورمونها به نحوی به مسیحیت مرتبط هستند، پاسخ تاحدودی مثبت است. لیکن این " تاحدودی" کفایت نمیکند. فرقه هایی چون اسلام و شاخۀ بهایی که از اسلام گرفته شده است، هر دو مسیح را تایید میکنند. کتابمقدس را آسمانی میدانند. کلیسا را مکان مقدس میدانند. آنها حتی به بازگشت دوم مسیح نیز باور دارند. اما آیا قبول این باورهای الهیاتی مسیحی از جانب آنها نشان و تایید بر درستی باور آنها در خصوص مسیحیت میباشد؟ پاسخ به طور واضح این است که "هرگز!" برای اینکه یک ایمان و یک باور مسیحی خوانده شود، یا در چهارچوب ایمان مسیحی خوانده شود، یا مورد تایید عمومی کلیسای کاتولیک(کلیسای عمومی و جهانی)قرار گیرد، باید چندین شرط غیرقابل اغماض مسیحی را باور داشته و بر آن بنا شده باشد:
الف- ابتدا باید دو آزمایش الهیاتی و تجربی را در خصوص باور و رفتار مسیحی با موفقیت رد کند.
ب- در خصوص الهیات مسیحی باید بر اساس ایمان اولیه و نخستین مسیحی(ارتدکسی) بنا شده و شکل گرفته و بقا داشته باشد.
پ- باید نجات را تنها و تنها از راه ایمان آوردن نه تلاش و کار و شرایط انسانی به عیسای مسیح تعلیم و بشارت بدهد و بشارت بدهد که تنها راهی که ممکن است انسان بتواند مشمول رحمت و مغفرت خدای مقدس و عادل قرار گیرد باور کردن به خداوندی مسیح و ایمان آوردن به اوست.
در این خصوص مورمونها چگونه عمل کرده و عکس العمل نشان میدهند؟ جالب اینجاست که بنا به شواهد زنده مورمونها نه تنها خدای واحد را پرستش نمیکنند بلکه از حیث فن الهیاتی خدای تثلیث را نیز پرستش نمیکنند. در یکی از کتب مورمونها بنام "مروارید گرانبها" نوشته شده است دنیا توسط "خدایان" شکل گرفته است. در موعظۀ معروف جوزف اسمیت بنام پادشاه فولت چنین میگوید که خدا روزی چون ما بوده است و ما نیز روزی چون او خواهیم شد؛ یک خدا.
مورمونیست همچنین تعلیم میدهد که خدا، مسیح و روح القدس هر سه خدا هستند اما نه به گونۀ یک واحد در تثلیث بلکه سه خدای مجزا. برای الهیدانان این فرقه، عیسای مسیح همان خدای الوهیم بوده است که جسم انسانی میگیرد و تماما انسان میشود. این فرقه تعلیم میدهد جسم گرفتن مسیح مطلبی آنچنان جدی و مهم نیست از آنجایی که ما نیز از خدا هستیم و به سمت خدا شدن حرکت میکنیم و جسم گرفتۀ خدا هستیم.
برای این فرقه عیسای مسیح بسیار اهمیت دارد، اما عیسای مسیح آنها آن مسیحی که خدای نادیده بود، اما روزی از مریم باکره جسم گرفت، در میان انسانها زیست، و وجود و ماهیت آسمانی او را شاهدان بسیاری تایید کردند و کلیسای سنتی بر اساس ماهیت آسمانی او بنا شد، نمیباشد. آنها مسیحی برای خود خلق کرده اند، الهیاتی در پیرامون آن شکل داده اند، آن را تعلیم داده و گسترش میدهند.
در مورمونیست شما با ایمان به مسیح نجات نخواهی یافت بلکه با باور داشتن به اصول تعلیمی مورمونیست.
در مورمونیست و کلیسای آنها، کتابمقدس تعلیم داده میشود اما در کنار کتابمقدس سه کتاب بسیار مهم و اساسی نیز تعلیم و بها داده میشود: کتاب مورمون، الهیات و وعده ها، و مروارید گرانبها.
بنا به دلایل زنده و موثق بالا، فرقه مورمونها از آن مسیحیت راستین و سنتی دیرینه که از کلیسای اولیه برقرار شده، توسط پدران کلیسا ادامه شده و توسط شهیدان و نویسندگان و ایماندارانی که با تمام روح و راستی خدای حقیقی را بواسطۀ عیسای مسیح شناخته و پرستش کرده اند دور میشوند، نمیتوانند یک فرقۀ مسیحی راستین و اصولی باشند.
وظیفۀ هر مسیحی ایرانی این است که با دانش فراوان کتابمقدس در خصوص خدای خود، نجات دهندۀ خود، کتابمقدس خود چنان دانشی فراهم کند که نه تنها آماده باشد تا پیروان این فرقه را در محبت و خویشتنداری در غیرت و صبر به مسیح حقیقی کتابمقدس راهنمایی نمایند. بلکه برای نجات جانهای آنها، چنگ زده و آنها از آتش برهاند، در حالی که حتی از طرز تفکر و ایمان آنها ممکن است متنفر باشد.( یهودا ۲۳) جنگهای روانی، توهین کردن، کلمات زشت و رکیک گفتن بر علیه این فرقه و یا هر فرقۀ دیگری، برازندۀ آن مسیحی که استاد خود او در خویشتنداری با مخالفان خود روبرو میشد نمیباشد. هدف همۀ ما باید هدایت و یافتن گمشده ها باشد و مورمونها یکی از آنها میباشند. پیروان آنها همانقدر به مسیح نیاز دارند که روزی من و تو گناهکار به مسیح نیاز داشتیم.
نوشته: حسين گل هاشم