بررسی شهر افسس
قبل از بررسی این نامه اجازه بدهید کمی در باره خود شهر افسس بگوییم. شهر افسس در بخش غربی آسیای مرکزی قرار گرفته است[1].( امروز این منطقه ترکیه خوانده میشود.)[2] تقریبا ۵۰۰ کیلومتر با شهر قرنتس که در سمت غربی شهر افسس در دریای مدیترانه و نزدیک به آتن پایتخت یونان بود فاصله داشت. شهر افسس در دهنه رودخانه ای بود بنام کایستر که به دریای اژه میریخت. چرا این شهر بینهایت برای روم مهم بود؟ اول اینکه، موقعیت این شهر تا به این اندازه بر آن تاکید شده است که با دو شهر دیگر روم یعنی شهرهای انطاکیه( انطاکیه سوریه) و اسکندریه پر ارزش ترین و پررونق ترین شهرهای امپراطوری محسوب میگشت. دوم، افسس یک شهر آزاد در امپراطوری روم خوانده میشد. یعنی هر چند در زیر تسلط روم بود اما مجموعه ای از تصمیمات را خود شهر میگرفت بدون اینکه از روم یا قیصر تاییدیه بخواهد. سوم معبد دیانا که یکی از هفت عجایب دنیای قدیم به شمار میرفت در این شهر بود. معبدی که از سراسر دنیا برای دیدن آن میامدند. و در این شهر افسس بود که در میان تمامی شهرهای آسیای مرکزی به تمرینات احضار ارواح و جادوگری و دعانویسی برای پیشبرد امور زندگی و کاری بینهایت معروف بوده است. اسناد زنده گواه بر این است که مردم از شهرهای دور به افسس میامدند تا به طور مخصوص با این جادوگران و احضار کنندگان ارواح و دعانویسان ملاقات کرده و در قبال پرداخت پول یا هزینه ای دعایی مناسب و جادویی مناسب برای پیروزی یا شفا یا محافظت از حملات خدایان و ارواح پلید دریافت کنند. اوضاع اقتصادی افسس همواره پررونق بود و به هیچ عنوان اجازه نمیداد تا گروه یا باور یا عقیده ای بر ضد تمام این شهرت برخیزد و مردم را بر ضد آنها بشوراند. پس وقتی به نامه اعمال رسولان باب ۱۹ میرسیم و از شورش شهر افسس بدلیل تعالیم پولس رسول برای سه سالی که در آن زندگی کرد برمیخوریم، باید درک کنیم که این شورش چقدر جدی و خطرناک بود که حتی جان پولس رسول را تهدید کرده بود. شورش افسس بر ضد تعالیم کتابمقدس و مسیحیت جوان بود که این شهرت کاذب اما قدرتمند شهر افسس و جهان بینی دنیای آن زمان را به زیر سوال و جنجال عظیمی درآورده بود. بیهوده نبود که لوقا میگوید آنها « به دو ساعت ندا میکردند که بزرگ است آرتیمس افسسیان.»( ۱۹ : ۳۴ )
اما خدای آرتمیس، آرتیمس افسسیان!
در باره خدای آرتیمس
هر چند میتوان صفحات متعددی در خصوص این معبد سخن گفت اما در چند خط باید در نظر داشت که این معبدی نبود مانند معابد دیگر در روم باستان. شهرت این معبد در تمام آسیای مرکزی و دنیای آن زمان پخش شده بود. در فصلی معینی از سال زوار و مسافران از سراسر دنیای آن روز برای ملاقات این معبد عظیم به شهر افسس میامدند. باور و اعتقاد آنها فقط به معبد و مجسمه دیانا یا آرتیمس افسس نبود بلکه باور به قدرت عظیم و آسمانی که او داشت. کاهنان فراوانی در معبد آرتیمس او را خدمت میکردند و مردم را به باور و اعتقاد به قدرت خدای آرتیمس تشویق کرده و بشارت میدادند. آرتیمس را هم به خدای مادر، هم به خدای طبیعت و هم به خدای بارآوری مشهور میدانستند. قدرت عظیم او را باور داشتند که هم بر طبیعت و هم بر ارواح و هر بر زندگی مردم تسلط کامل دارد. نوشته هایی در آن زمان معروف بود بنام « نوشته های افسس،»[3] این نوشته ها مجموعه دعاهای گوناگون و جاودها و اسحاری بود که مردم آن را میخریدند و آن را برای زندگی روزمره خود در تمام امور با باوری مسجل استفاده میکردند. ارتباطی مستقیم بین قدرت جاودگری و اسرار آسمانی و زیر زمینی توسط قدرتهای مافوق بشری در باور خدای آرتیمس وجود داشت. خدای آرتیمس فقط در افسس پرستش نمیشد بلکه شهرت او در تمام دنیای آن زمان پخش شده بود بخصوص در آسیای مرکزی جایی که پولس رسول هر سه سفر بشارتی خود را دنبال کرد. باور به خدای آرتیمس فقط یک باور به یک بت نبود بلکه یک جهان بینی یک شیوه زندگی یک طرز تفکر بود. خدای آرتیمس و قدرت او تمامی زندگی پیروان خود را از خود اشباع کرده بود. یا مردم به او پناه میآوردند تا از بیماری و فلاکت و درد و مشکلات روحی و روانی رهایی پیدا کنند؛ مشکلات خانوادگی و اجتماعی را حل کنند و حتی پیروزیهای هنری و ورزشی را به قوت او به دست بیاورند. یا حتی به او پناه میاوردند تا از او درخواست کنند دشمنان آنها را از بین ببرد. دعاهای متعددی توسط راهبان معبد نوشته میشد و به مردم به بهایی فروخته میشد و مردم نسخه دعا را با دقت و با تمام جزییات خود دنبال میکردند تا اگر دشمنی یا بدخواهی یا به کسی کینه ایی دارند با قدرت خدای آرتیمس بر آنها غلبه پیدا کنند.
اگر به مجسمه سنگی باقی بمانده از خدای آرتیمس که امروز در یکی موزه های شهر افسس در ترکیه فعلی نگهداری میشود دقیق شوید در نحوه پوشش لباس او و تمامی آنچه او را تزیین کرده است میتوانید به خیلی از باورهای مردم آن زمان به خصوص مردم شهر افسس در باره خدای آرتیمس پی ببرید. باور بر این بود که خدای آرتیمس و قدرت او تمام آسمان و زمین را در اقتدار و رهبری خود دارد. گردنبند ستاره های آسمانی بر دور گردن او این را گواهی میدهد. پستانهای فراوان او گواه بر تسلط و قدرت او بر تولید و فراوردهای زمینی میباشد. بر اطراف دامن او موجودات افسانه ایی گواه بر این دارد که تمام این نیروهای شیطانی با او هماهنگی میکنند و او را میشناسند. قدرت او بر حیات و مرگ و دنیای بعد از مرگ بر تمامی پرستندگان او مشهور بود و این شهرت در تمامی دنیای آن زمان پیچیده بود.
چرا آشنایی با خدای آرتیمس قبل از وارد شدن به بررسی رساله افسسیان مهم است؟ زیرا آنچه در نامه افسسیان پولس رسول بیان شده در خصوص نفوذ و حضور قدرتهای آسمانی و نبرد با انها ارتباطی مستقیم به نحوه باور و تاثیر خدای آرتیمس بر مردم افسس و دنیای آن زمان داشته است. و چون کلام خدای ما کلامی غیرقابل تغییر و بی عیب و بی نقص است، چون از نفخه خود روح القدس خدا توسط انسانها ثبت شده است، پس همچنین میتواند برای هر زمانی و هر مکانی کاملا قابل درک و هضم باشد، یعنی برای همین امروز من و شما در این عصر حاضر؛ آنطور که خود پولس رسول میگوید که این کلام زنده خدا برای تعلیم، تنبیه، و اصلاح و تربیت در عدالت مفید و سودمند است تا انسان خداپرست بسوی کمال در خدا پیش رفته و برای انجام هر عمل نیکو و پسندیده در این دنیای تاریک و پر از شرارت مهیا و آراسته شود. ( دوم تیموتی ۳ : ۱۶ – ۱۷ )
سالن های بزرگ شهر افسس
در این شهر بیش از هر شهر دیگری در روم باستان سالن های متعدد نمایشی وجود داشت. اما در این شهر یک سالن نمایشی وجود داشت که جمعیتی قریب به پنجاه هزار نفر را در خود جا میداد که در تمام آسیای مرکزی بینظیر بود. مرکز بزرگ تجارت انواع و اقسام کالاهای نفیس بود. ( مکاشفه ۱۸: ۱۰- ۱۳ ) همانطور که بالاتر بیان شد که شهرت این شهر به اعمال جادوگری و اموری از این قبیل زبانزد دنیای آن روز بود. ( اعمال ۱۹ : ۱۳- ۱۹ ) این سالن بزرگ نمایشی در شهر افسس مرکز پخش شدن تعالیم خدایان بخصوص خدای آرتیمس برای تماشاگران و بازدیدکنندگان این شهر که از سراسر دنیای آن روز میامدند بود. هر چند شهر دیگری در روم باستان بنام شهر لاودیکیه، شهری مهم برای امپراطوری روم بود به دلیل موقعیت جغرافیایی آن، اما افسس مادر شهرهای دیگر روم خوانده میشد.
ادامه دارد...
[1] Hiebert D. Edmond An Introduction to The New Testament Gabriel Pub. GA 2003 p.253
[3] Clinton E Arnold Power and Magic the concept of power in Ephesians W&S publ. OR. 1989 p.15