-«که در آنها قبل رفتار میکردید،» پولس اشاره به خطاها و گناهان دارد که در « آنها » رفتار میکردند یعنی طوری که در آن نشو و نماء میکردند! بالا و پایین میرفتند و انگاری در خیابانهای ونک و شمیران قدم میزدند و لذت میبردند! به آن عادت کرده بودند.
-« بر حسب دوره اینجهان بر وفق رییس قدرت هوا یعنی آن روحی که الحال در فرزندان معصیت عمل میکند.» پولس رسول ادامه میدهد که زیستن ما و خوگرفتن به خطاها و گناهان نه تنها بر میل و خواسته خود ما بود همچنین «بر وفق » بر اساس و موازی با خواسته و هدف « رییس قدرت هوا» یا رییس قدرت آسمان یا رییس هر آنچه که هست و نیست بوده است. منظور چیست؟ منظور از رییس قدرت هوا چیست؟ مگر هستی چند تا رییس میخواهد؟! اگر خدا رییس هستی میباشد( که در آن هیچ شکی نباید داشته باشید.) پس این رییس قدرت هوا کیست؟
کلمه « رییس » در این جمله به زبان یونانی «آرکونتا » است. این یک اسم مذکر مفرد است که حالت مفعولی را اجرا میکند. پس اسم یک شخص خاصی است. او کیست؟ و وقتی پولس میگوید : قدرت هوا، از چه قدرتی و چه مقدار و تا به چه حد صحبت میکند؟ البته لطفا در نظر داشته باشید شیطان نیز مانند انسان خلق شد. یعنی توسط خود یهوه. اما بنا به اراده خود یهوه( که برای ما تاحدودی نامعلوم است) پس از سقوط شیطان بدلیل ناطاعتی و غرور از مقام و موقعیت خود، شیطان همواره هم بر ضد خدا شد هم بر ضد همه کسانی که خدا را پرستش کرده و اراده او را طلب میکنند. و اما شیطان هیچ قدرتی نمیداشت اگر یهوه به او این قدرت را نمیداد.( یوحنا ۱۹: ۱۰ – ۱۱ ).
اکنون نگاه کنیم به قدرت ویرانگر رییس قدرت هوا. بعنوان مثال:
۱-پیدایش فصل ۳ : ۱- ۶. مار که بعدا میخوانیم همان شیطان بود( مکاشفه ۱۲ : ۹،) که از حیوانات صحرا هوشیارتر بود، چگونه و با چه توانایی قادر شد تا آنکس را که خدا به شباهت خود از حیث اخلاق و حکمت و رفتار و قدرت خلق نماید را فریب بدهد. آن روز در باغ عدن شیطان قادر شد تا فرمان خدا را و ثمره نااطاعتی از آن را با اشتیاق و میل انسان، اقتدار و منیت انسان جایگزین کند، طوری که انسان در یک آن ثمره نااطاعتی خود از فرمان خدا را ندید که مرگ و جدایی از خدا بود، بلکه ارضاء شدن و تصاحب قدرت و افزون خواهی.
۲-ایوب فصل ۱: ۶- ۲۲ و ۲: ۱-۱۰. همه ما تاحدودی با زندگی ایوب آشنایی داریم. در این دو بخش ما شاهد کار شیطان در وارد کردن خسارت مالی، جانی، حتی طبیعی و نهایتا جسمانی و روحانی بر ایوب هستیم. خدا محیط و مسلط بر قدرت شیطان بود و هر آنچه بر زندگی ایوب پیش آمد با اجازه خدا پیش آمد، اما این شیطان بود که سفیر و آورنده مصیبتهای ایوب بود. این شیطان بود که در پیش روی خدا ایوب را متهم به عدم ایمان حقیقی به خدا میکرد. این شیطان بود که توسط حوادث، همسر او را بر این داشت تا خدا را نهی کرده، انکار کرده، لعنت کرده و بمیرد. و توسط دوستانش که او را به گناهکار بودن متهم کنند تا اینگونه زخم او را صدبرابر کرده و زندگی تلخ و مرگبار او را بیشتر بر او تلخ تر و مرگبارتر کنند.
۳-متی ۴: ۱- ۱۱ و لوقا ۴ : ۱- ۱۳ ما با ازمایشات خداوندمان به روایت متی و لوقا آشنا هستیم. شیطان در زیرکی و تردستی خود، زمانی بر خداوند ما ظاهر شد که او در اوج گرسنگی و خستگی و از نا رفتن بدلیل چهل روز تنهایی و گرسنگی در بیابان بود. درست در چهلمین روز بود که سه بار قصد کرد با مهارت عجیب و شگفت انگیز خود از بکارگیری حقیقت زنده کتابمقدس و آیات آن در باره مسیح موعود و قدرت و اقتدار او بر تمام هستی حتی بر خود شیطان، عیسای خداوند را از پدر آسمانی خود جدا کرده و او را به فرامین او نااطاعت کرده و منفعت و سود و اقتدار شخصی خود را ببیند نه اطاعت از فرمان پدر اسمانی خود برای آنچه که آمده بود تا به کمال برساند.( یعنی کاری که با آدم و حوا در باغ عدن کرده بود. و آنها را به سقوط کشانده بود. و کاری که با قوم اسراییل در چهل سال بیابان آنها کرده بود تا دایما بر ضد خدای خود و خادم او نامطیع و بی ایمان شوند.)
۴-خود عیسای خداوند درست در ساعتهای آخر زندگی بارها شیطان را رییس آسمان خطاب میکند. یوحنا ۱۲ : ۳۱ و ۱۴: ۳۰ و ۱۶ : ۱۱ در این سه آیه به وضوح ما اسم « آرکون» که همان اسم «آرکونتا» در افسسیان ۲: ۲ از آن گرفته شده است به وضوح خود را نشان داده است « آرکون تو کاسمو » « رییس آسمان».
۵-در دوم قرنتیان ۴: ۳- ۴، میخوانیم : ” لیکن اگر بشارت ما مخفی است بر هالکان مخفی است. که در ایشان خدای اینجهان فهم های بی ایمانشان را کور گردانیده است که مبادا تجلی بشارت جلال مسیح که صورت خداست ایشان را روشن سازد.“ عبارت خدای این جهان یا خدای زمان یا خدای عصر مترادف است با همین رییس آسمان یا رییس قدرت هوا که در بالا از آن سخن گفتیم. و در این بخش، پولس رسول نقش بزرگ او را در ایجاد عدم ایمان در قلب آنانی که دشمن خدا هستند بیان کرده است.
نهایتا عدم ایمان به عیسای مسیح و انجیل نجات بخش او که تنها راه غالب آمدن بر شیطان و قدرت او برای همه انسانهای گناهکار است، چشمان انسانها را بسته است. آنها را به حقیقت الهی کور کرده است. دلهای آنها را به فیض خدا بسته است و گوشهای آنها را به صدای هشدار و بیداری انجیل. دقیقا به همین دلیل است که عیسای مسیح فرستاده شد تا قدرت شیطان و نیروهای پلید را نابود کند. او این پیروزی عظیم را بر صلیب تماما به دست آورد و با رستاخیر خود از مرگ و صعود به دست راست پدر آسمانی خود، همانطور که در افسسیان ۱ : ۱۹ دیدیم اکنون این قدرت به ما داده شده تا نه تنها بر شیطان و وسوسه های روزانه او در زندگی مسیحی خود پیروز شویم بلکه دیگران را نیز که اسیر این قدرت شیطانی هستند را به این رهایی ازادی بشارت و مژده بدهیم. برای همین او به خادم خود چنین میفرماید:” ۱۸ تا چشمان ایشان را باز کنی تا از ظلمت به سوی نور و از قدرت شیطان به جانب خدا برگردند تا آمرزش گناهان و میراثی در میان مقدسین بوسیله ایمانی که بر من است بیابند.» ( اعمال رسولان ۲۶ : ۱۸ )
ما در حال تفسیر این ایه در افسسیان فصل ۲ آیه ۲ هستیم که خواندیم: ” که در آنها قبل رفتار میکردید بر حسب دوره اینجهان بر وفق رییس قوت هوا یعنی آن روحی که الحال در فرزندان معصیت عمل میکند. “ جایی که پولس رسول به ایمانداران افسس این یادآوری و این هشدار را میدهد که دورانی بود که شما در خطاها و گناهان خودتان مرده بودید و در این رفتارهایی که پر از خطاها و گناهان بود رفتار میکردید، سپس میگوید این رفتار شما مناسب بود، دقیقا همان چیزی بود که ”رییس قدرت هوا “ برای شما تدارک دیده بود که از بطن خطاها و گناهان شما حاصل میشد. در حقیقت بدلیل خطاها و گناهان شما، شما در زیر حکومت و تسلط این ”رییس قدرت هوا “ بودید، یعنی زیر حکومت شیطان. سپس ادامه داده به این اعلانیه تکان دهنده جهانی که ” یعنی آن روحی که الحال در فرزندان معصیت عمل میکند. “ یعنی همان رییس قدرت هوا، همان روح شریر و پلید همین الان، همین امروز، در حال تسلط و حکومت و ایجاد ویرانی و فساد میباشد همانطور که روزی در خود شما بود. میگوید، شیطان هنوز دست بکار است! شما زنده شدید، شما از مرگ به حیات آمدید، شما از زیر قدرت این رییس هوا با ایمان خودتان آزاد شدید، اما شیطان و کار او در دنیا تمام نشده است و هنوز در حال کار کردن در ” فرزندان معصیت “ است. فرزندان گناه. فرزندان شرارت. فرزندان زاده شده از پدران شریر. فرزندان بدنیا آمدن از نسل شریر. دیروز کار میکرد، الان کار میکند، عزیزان تا آمدن دوم خداوندمان عیسای مسیح و تا به نابودی نهایی این شیطان و تمامی قدرتهای تاریکی، مدام در حال عمل کردن در فرزندان معصیت است.
شیطان با تردستی و قدرتی که دارد، انسان زمان حاضر را بیشتر و بیشتر مستقل به خود و جدا از خدا میخواهد. سر این را دارد تا به انسان این باور و این اندیشه را بدهد حتی تا به این اندازه و مهارت که، البته که خدا هست، اما ایا تو حقیقتا به خدا برای تصاحب و اقتدار و امیال خودت احتیاج داری؟ او این میل ازاد را به تو نداده است که او را قبول کنی یا رد؟ خود خدا ترا ازاد خلق کرده است آیا خود خدا ترا محدود میکند؟ پس لزومی ندارد که خدا را اطاعت کنی بلکه مادامی که خواسته قلب و دلت را دنبال کنی خدا را اطاعت کرده ای. دقت میکنید به این مهارت کشنده و ویران کننده شیطان؟ آیا من و شما اسیر این قدرت نبودیم؟ آیا من و شما در زندانهای این باور تاریک و مخوف نبودیم؟ و امروز در این دنیای تاریک چه بسا سرزمینی و ملتی و قومی هنوز در زیر حکومت این رییس قدرت هوا هستند. حکومتهای شریر که قدرت داده شده به آنها هر چند از جانب خداست، اما شیطان در حال آوردن فساد و تباهی و وحشت و رعب و ترس بواسطه بواسطه این قدرت داده شده بر تمامی مردم سرزمین است.
یادتان میاید که بالاتر گفتیم آیات ۱ و ۲ تاحدودی اینطور بنظر میرسد که پولس روی صحبت خودش را با ایمانداران افسس چون غیریهودی بودند کرده است. بدلیل گذشته بی خدا بودن آنها. بدون شریعت آنها. به این دلیل به آنها میگوید که در خطاها و گناهان خود مرده بودند و در زیر رییس قدرت هوا. به نظر یک تبعیض بود. اما نه! هرگز یک تبعیض نبود، یعنی چون به گناه و شرارت و خطاها و گناهان ما میرسد، پولس رسول خودش و تمامی نسل یهود را نیز در آن شامل میکند. پس ادامه میدهد:” که در میان ایشان همه ما نیز در شهوات جسمانی خود قبل از این زندگی میکردیم و هوسهای جسمانی و افکار خود را به عمل میاوردیم و طبعا فرزندان غضب بودیم چنانکه دیگران.» پولس رسول در صداقت و صراحت وجدان اسم سوم شخص جمع ” شما را که در خطاها و گناهان “ را به اسم اول شخص جمع ” همه ما نیز “ تبدیل میکند.
او به ایمانداران افسس میگوید، شما ( بعنوان غیر یهودیان) در خطاها و گناهان خودتان مرده بودید، در زیر رییس قدرت هوا بودید، فرزندان معصیب بودند. الان میگوید ما نیز( یهودیان) مانند شما، روزی در شهوات جسمانی خود، قبل از ایمان آوردن به مسیح و نجات خود در مسیح زندگی میکردیم، رفتار میکردیم. ما هم مانند شما هوسهای جسمانی خود را مشتاق بودیم و آنچه که برای میل و سلیقه ما خوب و پسندیده بود دنبال میکردیم نه آنچه که میل و خواسته خدا از ما بود. پس نه تنها شما فرزندان معصیت بودید، اکنون میگوید، چون فرزندان معصیت یعنی فرزندان گناه و شرارت بودیم، پس ” فرزندان غضب “ بودیم. فرزندانی که شایسته خشم قدوس خدای قدوس بودیم. فرزندانی که خشم پدر اسمانی بر آنان ریخته شده بود. پولس رسول به ایمانداران غیریهود میگوید شما در خطاها و گناهان خودتان مرده بودید، فرزندان معصیب و گناه بودید پس در زیر خشم و غضب سوزنده و ویران کننده خدا بودید. ما نیز بعنوان ایمانداران یهودی، روزی مانند شما در خطاها و گناهان خودمان مرده بودیم، فرزندان گناه و معصیت بودیم ما هم مانند شما در زیر خشم و غضب سوزنده پدر آسمانی خود، همانند شما بودیم.
و یک چیز دیگر عزیزان که هرگز نباید آن را فراموش کنیم. اگر پولس رسول خودش و قوم اسراییل را در زیر این خشم و غضب خدا قرار داده و میگوید آنها نیز در خطاها و گناهان خود مرده بودند و فرزندان معصیت و گناه بودند پس در زیر خشم خدا. پس ریاست قدرت هوا و نیروهای شیطانی که بر ما بواسطه خطاها و گناهان و شرارتهای ما حکومت میکنند یهودی و غیریهودی نمیشناسد. همه ما در خطاها و گناهان خودمان مرده بودیم و مرده هستیم و مرده خواهیم بود اگر مسیح را نداریم. و همه ما در فرزندان معصیت و شرارت و گناه هستیم پس همه ما در زیر خشم و غضب خدا. یهود و غیریهود نمیشناسد! بودیست و مسلمان و بهایی و کمونیست و غیره نمیشناسد! یعنی هر نطفه انسانی که از رحم زن بیرون میاید، حالا از هر رنگ و هر نژاد و هر قوم و هر ملیتی!
اما خدا را شکر که این خبر موحش و تکان دهنده حضور و قدرت رییس هوا در گذشته ما و در زمان حاضر اینجا به پایان نمیرسد. بلکه پولس رسول ادامه خواهد داد که چگونه به رغم این مرده بودن و این فرزند معصیت بودن، به رغم تسلط و زیستن در زیر حکومت و رییس قدرت هوا، خود خدا به سراغ ایمانداران افسس آمد و آنها را از چنگال مرگ آزاد کرد. آن هم نه به دلیل تلاش انها بلکه بدلیل فیض عظیم و بیکران خود او. دیروز برای ایمانداران افسس و امروز برای من و شما.
ادامه دارد...