داستان بزرگ کتاب مقدس
چهار واقعه، یک داستان
جمع آوری کننده: ح.گ
بدون هیچ شک و تردید همه ما از قوت و قدرت داستان باخبر هستیم. ما با بسیاری از آنها بزرگ شده ایم و چه بسا شخصیت ما را شکل داده اند. ما تعداد زیادی از آنها را حفظ هستیم و تاکنون بارها آن را با دیگران نقل کرده ایم با فرزندان خود. نه تنها یک داستان میتواند ما را منقلب کند اما یک داستان سرای خوب نیز میتواند تاثیر ماندگار بر روح و روان یکنفر بگذارد. در فرهنگ ایرانی و فارسی جای خاصی برای نقاله خوان ها و تعزیه خوان ها داریم. پرده های نمایشی آنها هنوز پیش روی ماست، تصاویر و رنگها و افرادی که در آن نقاشی شده بودند.
قصد من با این جزوه کوچک نقاله خوانی های پوچ و تهی نیست آنهایی که با آن بزرگ شده ایم یا روضه های طولانی از بالای منبر که امروز وقتی به آن فکر میکنیم نیاکان خودمان را میبینیم که تمام جهان بینی و باورهای خود را از همین روضه خوانی ها و مرثیه خوانی ها و داستان های تخیلی و ساخته و پرداخته ذهن انسان گرفته بودند و ما هم بدون اینکه خودمان آگاه باشیم ذره ذره در آنها شخصیتها و باورهای خود را شکل دادیم و چه بسا هنوز در ما فعال باشند و ما را به سمت خود جذب کنند هر چند سالهای زیادی است که در ایمان مسیحی خودمان هستیم.
آنچه که در این مجموعه به گونه ای فشرده و مرتب و منسجم در اختیار شما قرار خواهد گرفت گویای یک داستان است. بله داستان! اما نه آن داستانی که ما از آن میدانیم و نه آن داستانی که گمان و تصور ما بر آن شکل گرفته است. من قصد دارم تا با شما از داستان و نه هر داستانی بلکه از داستان بزرگی سخن بگویم. و وقتی میگویم داستان ما بلافاصله گوشهایمان اینگونه زنگ میخورد که خیال و تصوری غیر حقیقی است و آن ساخته و پرداخته انسان است. مانند داستانهای دیگری که میدانیم. داستان کاوه آهنگر. یا رستم و سهراب. یا رستم و دیو سفید. یا داستانهای شهرزاد. میدانید منظورم چیست! نه! قصد من بیان چنین داستانی نیست. بلکه قصد من بیان یک ماجرای حقیقی و تاریخی و انجام شده و روی داده شده و هنوز ادامه یافته است. داستانی که هنوز به صفحات و ورق های آن اضافه میشود. بله، شاید اسمش را داستان بگذاریم اما قلب رویدادها و انسانها و وقایع آن صدرصد حقیقی و واقعی و ثابت شده باستانشناسان و تاریخ شناسان دنیاست. این داستان، داستان بزرگ کتابمقدس مسیحی ماست.
بله خواننده و شنونده عزیز! داستان بزرگ کتابمقدس داستان نجات است. داستان خداست. داستان نجات. داستان زندگی و مرگ و رستاخیز و بازگشت عیسای مسیح است. اما چرا میگوییم این داستان، داستان نجات است؟ و چطور میتوانیم مدعی شویم که این داستان تماما در باره عیسای مسیح سخن میگوید؟
خود عیسای مسیح رو به شاگردانش درست پس از رستاخیز خود از مرگ چنین فرمود.
لوقا ۲۴: ۲۵- ۲۷ : (او بایشان گفت ای بیفهمان و سست دلان از ایمان آوردن به آنچه انبیاء گفته اند. آیا نمیبایست که مسیح این زحمات را ببیند تا به جلال خود برسد؟ پس از موسی و سایر انبیاء شروع کرده اخبار خود را در تمام کتب برای ایشان شرح فرمود.)
لوقا ۲۴: ۴۴- ۴۷ : (و بایشان گفت همین است سخنانی که وقتی با شما بودم گفتم ضروریست که آنچه در تورات موسی و صحف انبیاء و زبور در باره من مکتوب است بانجام رسد. و در آنوقت ذهن ایشان را روشن کرد تا کتب را بفهمند. و بایشان گفت بر همین منوال مکتوب است و بدینطور سزاوار بود که مسیح زحمت کشد و روز سیم از مردگان برخیزد و از اورشلیم شروع کرده موعظه به توبه و آمرزش گناهان در همه امتها بنام او کرده شود و شما شاهد بر این امور هستید.)
یوحنا ۵: ۳۸ : (کتب را تفتیش کنید زیرا گمان میبرید که در آنها حیات جاودانی دارید و آنها است که به من شهادت میدهد.)
و مانند هر داستان خوب دیگر که یک نقطه آغاز و یک نقطه اوج و یک نقطه پایانی دارد، این داستان نیز قطعا این اصل را تماما رعایت کرده است و ما خواهیم دید که هنوز گویا و هنوز زنده و هنوز حقیقی است.
اما چگونه باید این داستان را درک کنیم؟
۱-خدا شخصیت اصلی این داستان است نه ما! و این داستان نهایتا قصد دارد تا خود خدا را، قدوسیت-عدالت و رحمت او را جلال بدهد.
۲-تمامی این داستان گویای فیض و رحمت خداست.
۳-داستانهای متعددی در کتابمقدس وجود دارد اما این داستان، داستان بزرگ کتاب مقدس است.
۴-همه ما بازیگران این داستان هستیم که در زمان معین و مکان معین نقش خود را در آن ایفا میکنیم.
۵-این داستان از چهار بخش تشکیل شده است.
چهار بخش این داستان که با هم در مجموعه داستان بزرگ کتاب مقدس را شکل میدهند کدام هستند؟
۱-آفرینش ۲-سقوط ۳-رهایی ۴-رستگاری
اجازه بدهید تا این داستان را با هم آغاز کنیم.