چون زمان به کمال رسید ...
تولد عیسیمسیح بازگو کنندهی نظم الهی در امور روحانی است. زمان و مکان تولد مسیح، زندگی، مرگ و زنده شدن او همه قسمتهایی از طرح و نقشهای است ازلی که طی سال های بسیار با نظمی شگفت به انجام رسید.
در نامهی موعظهوار عبرانیان چنین میخوانیم.
خدا که در زمان سلف به اقسام متعدد و طریقهای مختلف بوساطت انبیا به پدران ما تکلم نمود، در این ایام آخر به ما بوساطت پسر خود متکلم شد که او را وارث جمیع موجودات قـرار داد و بوسیله او عالمهـا را آفریـد. عبرانیان ۲: ۱-۲
نظم الهی
در مسیحیت علم شناخت خدا را الهیات میگویند و الهیات نظاممند (سیستماتیک) شاخهای از این علم است که همبستگی و اتصال مکاشفات الهی بر اساس کتابمقدس را در جهت بررسی آموزهها و تعاریف مختلف نشان میدهد. درک نظم الهی در امور روحانی با مرکزیت کلام کلام زیر بنای اصلی در الهیات نظاممند میباشد. الاهیات نظاممند در مورد شخص عیسیمسیح به ما میگوید: با در کنار هم قرار دادن تمام آن چه در مورد مسیح موعود در عهدعتیق و عیسیمسیح در عهدجدید گفته شده است، عیسیمسیح همان مسیح موعود است. این مطالعه و تحقیق اجمالی بر پیشگوییها و نبوتهای انبیاء کلام خدا و تحقق آنها در مسیح را در الهیات نظاممند، مسیح شناسی" Christology " میگویند . بهطور مثال خداوند، در باغ عدن بعد از نافرمانی آدم و حوا و سقوطشان در گناه آنها را که از عریانی خود شرمنده و خجل بودند با پوست حیوانی که برای این امر قربانی شد پوشاند. یک قربانی برای پوشش. در کتاب پیدایش باب ۳ آیه ۱۵ خداوند وعدهی آمدن نجات دهنده را میدهد، او که از نسل زن است و سر شیطان را خواهد کوبید و خود نیز قربانی خواهد شد.
و عداوت در میان تو و زن، و در میان ذُرّیت تو وذریت وی میگذارم؛ او سر تو را خواهد کوبید و تو پاشنهی وی را خواهی کوبید. پیدایش۳: ۱۵
این وعده در عیسیمسیح به انجام رسید. عیسیمسیح یگانه شخصی است که از نسل زن به جهان خاکی پای گذاشت و با مرگ و زنده شدنش بعد از مرگ شیطان و شیاطین را در هم کوبید. نظم الهی را به خوبی در این موضوع میبینیم. در کتابمقدس عهدعتیق صدها پیشگویی در مورد مسیحای موعود شده است که همه در زندگی، مرگ و قیام عیسیمسیح به انجام رسیده و در بازگشت او واقع خواهد گشت. در تاریخ کتابمقدس و تاریخ مکتوب بشر این نظم و زمانبندی را که از طرف خدا طرح ریزی شده است به وضوح میبینیم. خدا، خدای حقیقی در کتابمقدس خود را آشکار میسازد. وقتی کلام خدا را مطالعه میکنیم درمییابیم که خداوند از روی هوس و به قولی بیبرنامه عملی را انجام نمیدهد، بلکه تمام امور در او از ازل بوده و نظم در تمام امور در خداوند دیده میشود. طرح آمدن منجی برای نجات انسان از ازل در خدا یافت میشده و خداوند در زمان مناسب و تحت شرایطی که خود خداوند با قدرتش مهیا ساخته بود منجی را به جهان فرستاد. در کتابمقدس آمدن منجی اتفاقی نیست که یک شبه رخ داده باشد، بلکه خداوند با مکاشفات فراوان بستر روحانی را برای آمدن منجی مهیا ساخت و جهان را برای تولد مسیح آماده نمود.
شرایط جهان در زمان تولد مسیح
بستر یونانی
پیش از تولد عیسیمسیح یونانیها به بهترین مدارج ترقی در تمدن و شهرسازی رسیده بودند. آنها از لحاظ هوش از دیگر ملل هم عصر با زکاوتتر بودند چون برای امور ذهنی و انتزاعی ارزش قائل بودند. آنها شیفتهی فکر کردن بودند. پی بردن به منشأ هر چیزی برای آنها بسیار مهم بود. همواره مشتاق بودند سر منشأ حیات و طبیعت را بدانند و در این امر بسیار مطالعه میکردند. فیلسوف به معنی ( دانش دوست) یک کلمهی یونانی است. مجسمه سازی، ادبیات، معماری، نقاشی و تأتر از هنرهایی بود که مردمان یونان در آنها بسیار پیشتاز بودند. زبان یونانی از کاملترین زبانها بوده و هست، تا جایی که گاهاً یک کلمه در زبان یونانی برای برگرداندن به زبانی دیگر نیاز به توضیحی چند سطری دارد، بهطور مثال کلمهی آگاپه که بسیار آن را شنیدهایم برای ترجمه شدن به زبان فارسی در بهترین و کوتاهترین شکل اینگونه ترجمه میشود: (محبت جانفشانانه، محبت تا حد مرگ). این زبان برای رساندن مقاصد متفاوت و شرایط خاص بسیار عالی است. امروزه هنوز هم اختراعات و اکتشافات جدید علمی را با لفظی یونانی نامگذاری میشوند. یونان هرچند یک کشور کوچک بود، اما اسکندر با قدرت خود این تمدن را در جهان آن روزگار گسترش داد. امپراطوری اسکندر بخش عظیمی از جهان آن روزگار را در برگرفت. زبان یونانی شکلی جهانی به خود گرفت. اطفال به زبان یونانی علوم را یاد میگرفتند و سخن میگفتند. پول رایج تمام کشورها با کلمات یونانی ضرب شده بود. کتابخانهها و باغها و مدارس بسیاری ساخته شد. شهر اسکندریه مرکز فرهنگی آن روزگار گردید. کتابخانهی اسکندریه با بیش از پانصدهزار جلد کتاب به نوعی تمام مکتوبات جهان را در خود داشت. شهر اسکندریه چهارده هزار دانشآموز را هموراه پذیرا بود. بیش از دو قرن پیش از تولد عیسیمسیح کتبمقدس (عهد عتیق) در شهر اسکندریه به زبان یونانی برگردانده شد، که به ترجمهی هفتاد مشهور است و تا امروز نیز معتبر است، این اولین ترجمه از نسخه عبری کلام خدا به زبان اکثریت مردم آن زمان یعنی زبان یونانی بود. حکمت و نظم الاهی این اجازه را داد تا زبان یونانی گسترش یابد و وقتی عیسیمسیح شاگردانش را فرستاد، آنها به راحتی میتوانستند با مردم دیگر نقاط جهان به زبان یونانی سخن بگویند. مردم از کتب عهدعتیق با خبر بودند. انجیل که به زبان یونانی نوشته شده بود تا چندین سال نیازی به ترجمه به زبان دیگر را نداشت این مهم دلیلی گشت تا نشر پیام انجیل به سرعت در قرن اول به انجام برسد.
و بر سر او تقصیرنامهای نوشتند به خطّ یونانی و رومی و عبرانی که این است پادشاه یهود. لوقا۲۳: ۳۸
پس یهودیان با یکدیگر گفتند، او کجا میخواهد برود که ما او را نمییابیم؟ آیا اراده دارد به سوی پراکندگان یونانیان رود و یونانیان را تعلیم دهد؟ یوحنا ۷: ۳۵
و از آن کسانی که در عید به جهت عبادت آمده بودند، بعضی یونانی بودند. یوحنا۱۲: ۲۰
لیکن بعضی از ایشان که ازاهل قپرس و قیروان بودند، چون به اَنطاکیّه رسیدند با یونانیان نیز تکلّم کردند و به خداوند عیسی بشارت میدادند، اعمال ۱۱: ۲۰
امّا در ایقونیه، ایشان با هم به کنیسه یهود در آمده، به نوعی سخن گفتند که جمعی کثیر از یهود و یونانیان ایمان آوردند. اعمال ۱۴: ۱
لیکن تیطُس نیز که همراه من و یونانی بود، مجبور نشد که مختون شود. غلاطیان۲: ۳
و به دِرْبه و لسْتره آمد که اینک، شاگردی تیموتاوس نام آنجا بود، پسر زن یهودیّه مومنه لیکن پدرش یونانی بود. اعمال ۱۶: ۱
و بعضی از ایشان قبول کردند و با پولُس و سیلاس متّحد شدند و از یونانیانِ خداترس، گروهی عظیم و از زنان شریف، عددی کثیر. اعمال۱۷: ۴
بستر رومی
پانصد سال پیش از تولد عیسیمسیح در ایتالیای مرکزی در نزدیکی رودخانهی تبیر سه شهر که بر هفت تپه بنا شده بود وجود داشت. سردار یکی از آن سه شهر به دو شهر دیگر حمله کرده و آنها را مطیع خود ساخت و هر سه شهر را متحد کرده نام روم، شهر خود را بر هر سه شهر گذاشت. رومیها در نوشتن قانون بسیار متبحر و در جنگ بسیار کار آزموده بودند. آنها در چند قرن بعد تمام ایتالیا را به تصرف درآورده و به روم اضافه کردند در ۲۶۴ ق.م آنها به اطراف مدیترانه لکشرکشی کرده و از شهر کارتاژ در شمال آفریقا تا قرنتس مهمترین شهر یونانیها را به تصرف خود درآورند. پِمپه پادشاه رومی در سال ۶۴ ق.م بعد از تصرف سوریه در یک روز شنبه که سبت بود به اورشلیم حمله کرده و آن شهر را تسخیر کرد و سرزمین مقدس در تصرف رومیها قرار گرفت. امپراطوری روم چنان گسترش یافت که در زمان مسیح یک سوم جمعیت جهان تقریباً ۵۴ ملیون نفر، تحت کنترل آنها بود. رومیها از روم که مرکز امپراطوری بود جادههایی سنگی و بسیار عجیب به دور افتادهترین نقاط امپراطوری کشیدند که بعضی از آنها تا به امروز استفاده میشود و این مثل را در میان اروپاییها به جا گذاشت که تمام جادهها به روم ختم میشود. در ابتدا فقط ساکنین روم از حقوق تابعیت برخوردار بودند اما بعد تمامی اهالی ایتالیا دارای این حق شدند. خداوند به وسیلهی روم نیز جهان را برای انتشار انجیل آماده ساخت. اختلافات بین اقوام و کشورها با ایجاد وحدتی نسبی بر طرف شده بود. در دریای مدیترانه با وجود کشتیهای جنگی رومیها آرامش برقرار بود. رسولان مسیح از این شرایط استفاده کرده و پیام مسیح را به نقاط مختلف رساندند. جادههای رومی برای سفرهای بشارتی شاگردان مسیح بسیار کارآمد بود. آنها تحت حمایت قانون روم بودند. پولس رسول بر اساس همین قانون و دارا بودن تابعیت رومی چند بار از مرگ و زندان خلاصی یافت. هرچند بسیاری از امپراطوران رومی مسیحیان را آزار رسانیده و میکشتند اما حتی همانها نیز باعث رشد مسیحیت گشتند. ژوستین شهید میگوید: خون ایمانداران مسیحی گویی بذر ایمان را در دلهای ما آب میدهد.
و بر سر او تقصیرنامهای نوشتند به خطّ یونانی و رومی و عبرانی که این است پادشاه یهود. لوقا۲۳: ۳۸
و وقتی که او را به ریسمانها میبستند، پولُس به یوزباشیای که حاضر بود گفت، آیا بر شما جایز است که مردی رومی را بی حجّت هم تازیانه زنید؟ چون یوزباشی این را شنید، نزد مینباشی رفته، او را خبر داده، گفت، چه میخواهی بکنی زیرا این شخص رومی است؟ پس مینباشی آمده، به وی گفت، مرا بگو که تو رومی هستی؟ گفت، بلی! مینباشی جواب داد، من این حقوق را به مبلغی خطیر تحصیل کردم! پولُس گفت، امّا من در آن مولود شدم. در ساعت آنانی که قصد تفتیش او داشتند، دست از او برداشتند و مینباشی ترسان گشت چون فهمید که رومی است از آن سبب که او را بسته بود. اعمال ۲۲: ۲۵- ۲۹
لیکن پولُس بدیشان گفت، ما را که مردمان رومی میباشیم، آشکارا و بی حّجت زده، به زندان انداختند. آیا الآن ما را به پنهانی بیرون مینمایند؟ نَیْ، بلکه خود آمده، ما را بیرون بیاورند. پس فرّاشان این سخنان را به والیان گفتند و چون شنیدند که رومی هستند بترسیدند. اعمال ۱۶: ۳۷- ۳۸
یهودیان این شخص را گرفته، قصد قتل او داشتند. پس با سپاه رفته، او را از ایشان گرفتم، چون دریافت کرده بودم که رومی است. اعمال ۲۳: ۲۷
بستر مذهبی و اخلاقی
یونانیها و رومیها به خدایان متعدد و الهههای گوناگون باور داشتند. خدایان مذکر و مونث. آنها با یکدیگر ازدواج میکردند آنها مست میکردند، میخوابیدند، به جنگ میرفتند در جنگ زخمی میشدند ، دزدی و زنا میکردند . حال با وجود این خدایان وضعیت پیروان آنها به خوبی مشخص است. اما مردم در عین حال به این خدایان به عنوان خدایان بی زوال و ابدی باور داشتند. مردم صد برابر از خدایان خود در این اعمال غرق بودند.
در رسالهی رومیان باب یک پولس از شرایط مردم روم چنین میگوید:
زیرا هر چند خدا را شناختند، ولی او را چون خدا تمجید و شکر نکردند بلکه در خیالات خود باطل گردیده، دل بیفهم ایشان تاریک گشت. ادّعای حکمت میکردند و احمق گردیدند. و جلال خدای غیرفانی را به شبیه صورت انسان فانی و طیور و بهایم و حشرات تبدیل نمودند. لهذا خدا نیز ایشان را در شهوات دل خودشان به ناپاکی تسلیم فرمود تا در میان خود بدنهای خویش را خوار سازند، که ایشان حقّ خدا را به دروغ مبدّل کردند و عبادت و خدمت نمودند مخلوق را به عوض خالقی که تا ابدالآباد متبارک است. آمین. از این سبب خدا ایشان را به هوسهای خباثت تسلیم نمود، به نوعی که زنانشان نیز عمل طبیعی را به آنچه خلاف طبیعت است تبدیل نمودند. و همچنین مردان هم استعمال طبیعی زنان را ترک کرده، از شهوات خود با یکدیگر سوختند. مرد با مرد مرتکب اعمال زشت شده، عقوبت سزاوار تقصیر خود را در خود یافتند. و چون روا نداشتند که خدا را در دانش خود نگاه دارند، خدا ایشان را به ذهن مردود واگذاشت تا کارهای ناشایسته بجا آورند. ممّلو از هر نوع ناراستی و شرارت و طمع و خباثت؛ پُر از حسد و قتل و جدال و مکر و بدخویی؛ غمّازان و غیبتکنندگان و دشمنان خدا و اهانتکنندگان و متکبّران و لافزنان و مُبْدِعان شرّ و نامطیعان والدین؛ بیفهم و بیوفا و بیالفت و بیرحم. زیرا هر چند انصاف خدا را میدانند که کنندگان چنین کارها مستوجب موت هستند، نه فقط آنها را میکنند بلکه کنندگان را نیز خوش میدارند. رومیان ۱: ۲۱- ۳۲
یک فیلسوف رومی به نام سِنِک که در دوران پولس رسول زندگی میکرد میگوید: دنیا پر از فساد و جنایت شده، ارتکاب اعمال زشت به قدری است که هیچ کس قدرت اصلاح آن را ندارد. جنایت دیگر در همه جا روی میدهد و پاکدامنی نه فقط نادر بلکه ناپدید شده است. خرافات در آن زمان فراوان بود، همه در ترس از اجنهها و دیوها به سر میبردند. سِیسرو سُخنور رومی میگوید: آسودگی و راحتی برای کسی وجود ندارد. بسیاری از افراد از مصر خدایان برای خود میآوردند ( بتهای چوبی و گِلی) تا از حملات اجنهها در امان باشند. تفریح و شادی امپراطوران رومی نمایش پر خشونت جنگ مردها با هم و با حیوانات دردنده بود. جنگی برای گلادیاتور شدن، اما هزاران نفر در این نمایشهای خونبار و وحشیانه زخمی و کشته میشدند. با غلامها مانند یک حیوان بی نفع رفتار میشد، اگر مریض میشدند به دور انداخته میشدند تا بمیرند و غلام تازه، جای آنها را میگرفت. فساد کامل بر خانوادهها مستولی گشته بود. داشتن چند همسر معمول بود. طلاق بسیار شایع بود. عصمت و پاکدامنی در میان زنان و مردان بی معنی بود. والدینی که بچههای خود را نمیخواستند آنها را بیرون میانداختند و بعد حیوانات درنده و سگهای وحشی بچهها را میدریدند. دنیا چنان تاریک بود که نیاز به نور الهی به شدت احساس میشد.
بستر یهودی
در میان اقوام امپراطوری روم یهودیان تنها قومی بودند که خدای حقیقی را میپرستیدند. یهودیان بعد از آزادی از اسارت بابل به دست کورش کبیر پادشاه پارس به سرزمین خود بازگشته بودند، اما بسیاری از آنها از ایران تا کشورهای اطراف مدیترانه پراکنده بوده و در آن سرزمینها ماندند. با ترجمه شدن کتب مقدس(عهد عتیق) به زبان یونانی کلام خدا گسترش بیشتری یافت، یک هفتم جمعیت مصر و هفت صدم جمعیت تمام امپراطوری روم یهودی بودند. رومیها و یونانیها، یهودیان را به دلیل نداشتن بت لامذهب و بی دین میدانستند. ولی در عین حال بسیاری که طالب حقیقت بودند، جذب کلام خدا میشدند. این تازه یهودیان در عهد جدید متقیان و خداترسان نامیده شدهاند. در زمان عیسیمسیح به دلیل پراکندگی یهودیان در اکثر شهرهای امپراطوری روم تقریباً یک کنیسه وجود داشت. عیسیمسیح و رسولانش از آن کنیسهها برای نشر پیام انجیل استفاده میکردند. به دین ترتیب با قدرت و نظم خداوند و با حکمت بینهایتش در حالی که جهان به زبانی مشترک رسیده بود و امنیت و آرامش نسبی برقرار بود، همچنان نیاز روحانی بشر بیش از پیش دیده میشد. با وجود یهودیان یونانی الاصل و کنایس متعدد در سراسر امپراطوری روم زمانی کامل و مناسب که خود خداوند آن را مهیا ساخته بود فرارسید تا در این شرایط مسیح موعود به جهان بیاید.
لیکن چون زمان به کمال رسید، خدا پسر خود را فرستاد که از زن زاییده شد و زیر شریعت متولّد، غلاطیان۴: ۴
منابع
الهیات تاریخی کتابمقدس ( مقدمهای بر الهیات سیستماتیک) نوشتهی واینی گرودم. ۱۹۴۸ انتشارات زُندروان.
تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران، نوشتهی و.م. میلر. ۱۹۸۱ انتشارات حیات ابدی.
کتابمقدس ترجمهی نخست، ۱۹۷۹ انتشارات انجمن کتابمقدس.
مسعود ادریسعامری