X

کینه و نفرت یهود از مسیح و مسیحیت بخش پایانی

راز دوم:

  ۳- بره های سیاه و بزهای ابلق!

پس از یازده سال در ایمان به عیسای مسیح، و شنیدن موعظه ها و خواندن کتابهای و دیدن شبکه های مسیحی، هرگز سر در نیاورده ام که چرا کلیسا از اسرائیل دفاع میکند؟ از کدام اسرائیل ما دفاع میکنیم؟ برای کدام اسرائیل دعا میکنیم؟ و چرا؟ آیا برای اسرائیل دعا میکنیم تا پادشاه خود، عیسای ناصری را پس از دو هزار سال که از مصلوب کردن او میگذرد ایمان بیاورد، یا برای اسرائیلی دعا میکنیم که تا به همین امروز معتقدند که مسیح یک کافر ضد یهود بود، که از مادری که توسط سربازان رومی مورد تجاوز قرار گرفت بدنیا آمد، و آخر هم روزی مرد و جسدش را شاگردان مخفی کردند؟ و تا به همین امروز کمر به نابودی مسیحیت بسته اند؟ در طرف دیگر این قضیه از خودمان میپرسیم : اکنون به مدت چندین سال است که به نظر میرسد نفرت و کینه ایی عظیم در جبهۀ اسلام از اسرائیل است، و اما جماعت اسلام به مراتب بیشتر از یهودیان اسرائیل میباشد، پس چرا هنوز آنها نتوانستند اسرائیل را صدمه ایی بزنند و یا بقول خود " از روی زمین محو کنند؟" پاسخ آنچه در دنیای امروز از جانب یهود و رابطۀ آنها با مسیحیان و مسلمانان میگذرد در ماجرای حقیقی و زندۀ یعقوب بر من مکاشفه شده است. و بارز شده است که اسرائیلی ها بدلیل نفرت و ستیزه جویی خود  در مرحلۀ اول از مسیحیان و مرحلۀ دوم استفادۀ مطلق از مسلمانان در حال اجرای عین همان کاری هستند که یعقوب بر علیۀ لابان پدر زن خود کرد. اجازه بدهید تا با هم نگاهی به این ماجرا داشته باشیم:

پیدایش ۳۰ : ۳۲- ۴۳ 

در این ماجرا برای اینکه یعقوب بتواند انتقام خود را از لابان پدر زن خود بگیرد، با او وارد یک معامله میشود، در ضمن یعقوب قبلا نقشه کشیده بود که پس از پایان یافتن طرح خود و به نتیجه رسیدن نقشۀ خود از دست لابان فرار کند. او به لابان میگوید که او بعنوان مزد خود به میان گلۀ او میرود و تمام بره های سیاه و بزغاله های ابلق را جدا میکند. سپس به لابان میگوید پس از مدتی اگر آمدی و در میان گله های من بزهای سیاه و بزهای ابلق ندیدی بدان که من از گلۀ تو دزدیده ام. لابان موافقت میکند و یعقوب بره های سیاه و بزغاله های ابلق را از گلۀ لابان بعنوان مزد خود جدا میکند. اما همانطور که با نیرنگ برکت و نخست زادگی را از عیسو دزدید، اینجا نیز یکبار دیگر با نیرنگ قصد میکند تا ثروت خود را قبل از اینکه از نزد لابان برود چند برابر کند. پس یعقوب چند شاخۀ سبز سپیدار و بادام و چنار را برداشته و روی پوست آنها خط خطی میکند تا سفید آن معلوم شود. سپس وقتی گله برای خوردن آب به آبشخور نزدیک میشد، و بزها و میش های قوی جفت گیری میکردند، او این چوبها را در آب میانداخت بره هایی که از آنها حاصل میشد یا راه راه بودند یا اینکه خال خالی بودند اما در ضمن همۀ آنها قوی و سالم بودند. یعقوب این بره ها را از گله جدا کرده و در میان گله ایی جداگانه به دور از گلۀ لابان نگهداری میکرد. اما وقتی گوسفندان ضعیف جفتگیری میکردند او این چوبها را به میان آب نمیانداخت تا اگر جفت گیری میکنند بره های ضعیف مال لابان شود. کلام خداوند میگوید:" به این ترتیب یعقوب بسیار ثروتمند شد. او صاحب گله های بسیار شد و بردگان و شتران و الاغهای بسیار داشت." ( پیدایش 30: 43 )

سران یهود از این الگوی یعقوب برای بدست آوردن قدرت، ثروت و گشایش و همچنین گرفتن انتقام از مسیحیت استفاده کرده اند! بره های سیاه مسیحیان هستند، بزهای ابلق مسلمانان. آنچه در اروپا در حال روی دادن است باید گواه زنده برای تک تک ما باشد. با هجوم مسلمانان و رشد مسلمانان در کشورهای اروپایی، اسرائیل در حال گرفتن انتقام از مسیحیت در اروپا میباشد. کدام کشورها بیشترین سقوط را در مسیحیت و بیشترین رشد اسلام را دارند؟ فرانسه، آلمان، انگلستان، دانمارک، هلند، اسپانیا، پرتقال؛ اینها دقیقا همان کشورهایی هستند که یهودیان را در برهه ایی از تاریخ از کشورهای خود خارج کردند و چه در دوران امپراطوری روم چه در زمان جنگهای صلیبی و چه در زمان جنگ جهانی دوم یهودیان بسیاری در آن مورد حمله و کشتار قرار گرفتند! اکنون همان کشورهای توسط هجوم مسلمانان افراطی، نه یهودیان افراطی!! اشغال شده است. مثل اینکه اسحاق برادر تند مزاج و عصبی خود اسماعیل را به جنگ دشمنان خود بفرستد و خودش در منزل بنشیند! اسماعیل در این جنگ زخمی میشود، تحلیل میرود، اما نتایج این جنگ تماما به نفع اسحاق زمینی است! آنچه در دنیای مسیحیت در حال روی دادن است گویای ضعیف شدن آنها و تحلیل رفتن آنها میباشد. اما کشورهای اسلامی خودشان اسیر و بانی ویرانی خودشان هستند و هیچ لزومی به دخالت کشوری دیگری نیست! اما در خصوص امریکا چه؟ امریکا از همان آغاز از یهودیان حمایت و دفاع کرد. امروز بیش از 6 میلیون نفر یعنی تقریبا بیشتر از جمعیت یهود در خود اسرائیل در آمریکا بسر میبرند! اما با این حال پس از گذشت جنگ جهانی دوم و واقعۀ قتل عام کردن یهودیان در اروپا و هجوم آنها به آمریکا، از آن زمان تاکنون، به رشد کلیسا و آن فعالیت های مسیحی در ارگانهای دولتی و ملی و مدارس و دانشگاهها نگاه کنید. در این کشور هر سال مسیحیت جبهه های عظیمی را از دست میدهد. من دلیل تمام این عدول رشد مسیحیت در آمریکا را یهودیان نمیدانم، زیرا ما در زمان آخر بسر میبریم و این آنچه خواهد بود که خواهیم دید؛ اما رشدی چنین سریع و صعودی در کشور آمریکا و قدرت گیری و نفوذ یهودیان در سراسر سیستم دولتی و اقتصادی این کشور و عقب نشینی و از دست دادن جبهه های موثر بشارت و تعالیم مسیحی در مدارس را من بدون هیچ شک و تردیدی نتیجۀ فعالیتهای شبانه روزی یهودیان در این سرزمین میدانم. کلیساها برای اسرائیل دعا میکنند اما آنها بر ضد مسیحیت در این سرزمین در حال ریختن دسیسه های طولانی خود هستند! یهودیان آنطور که از اروپا انتقام گرفتند از آمریکا هرگز نخواهند گرفت، اما تلاش برای رشد اسلام در آمریکا به دنبالۀ تضعیف کلیسا در این کشور میباشد و این به نفع یهود است. اما آنها هرگز آمریکا را مانند اروپا به دست مسلمانان افراطی نخواهند سپرد! زیرا آنها تمام آمریکا را میخواهند. اختلافات دامنه دار دنیای اسلام با دنیای مسیحیت، هدف و خشنودی اسرائیل را با خود خواهد داشت. زیرا از نابودی این دو، این آنها هستند که قدرت مطلق دنیا را تحت کنترل خود در خواهند آورد! اسرائیل مسلمان را تشویق میکند که رشد کرده و دین خود را تبلیغ کنند. در تمام کشورهای مسیحی این یهودیان هستند که دائما از اینکه هر گونه تعلیم مسیحی در مراکز تحصیلی و عمومی بیان شود اعتراض میکنند و در این اعتراض مسلمانان و دیگر ادیان را نیز با خود همراه میسازند! آنها در کشورهای اسلامی زیرکانه بر علیۀ رشد مسیحیت فعالیت میکنند و تمام تلاش آنها این است که یک کشور اسلامی هرگز به مسیح ایمان نیاورده و همواره مسلمان بماند. کاری که با ایران کردند! یا با ترکیه! با افغانستان و پاکستان. زیرا کنترل مسلمانانی که با یهودیان در بسیاری جهات آیین و شریعتی مشترک دارند به مراتب آسان تر از مسیحیانی است که شریعت را در خون مسیح کامل شده دانسته و همه را بواسطۀ فیض مسیح مقبول خدا میدانند!

خاتمه

من کمی گفتم، این با شماست تا تحقیقات گستردۀ خودتان را داشته باشید. و من به شما قول میدهم که از حیرت آنچه که استخراج کرده و خواهید فهمید در آه و شگفتی خواهید ماند. کمااینکه من ماندم!

آنچه من در این چند صفحه بر طبق آنچه بر من مکشوف شده بود، بیان کردم، قبلا انجام شده است، و امروز هنوز در حال انجام است! این یک زنگ هشدار برای همۀ ما باید باشد، تا اطراف خود را بشناسیم. نبرد خود را بدانیم. دشمن خود را، تا بتوانیم با عزم و روشن بینی روحانی دقیق پیروزی را از یهوه نسی طالب شویم. این نوشته شد تا من و شما زیستن مسیحی را جدی بگیریم، بشارت انجیل مسیح را جدی بگیریم، فعالیت در کلیسا را جدی بگیریم، اتحاد با برادران و مسیحیان در سراسر دنیا را جدی بگیریم، دعا برای دیگر ایمانداران را جدی بگیریم، و دعا برای بازگشت عیسای مسیح را هر روز جدی و جدی تر بگیریم.

 این مقاله هرگز قصد این را نداشت تا دشمنی و ستیز را بر علیۀ گروهی برانگیزاند، بلکه به شما بگوید این مسلمانان نیستند که فقط به مسیح نیاز دارند بلکه یهودیان در مرحلۀ اول به پادشاه خود نیاز دارند! این فقط مسلمانان نیستند که باید توبه کرده و از گناهان خود نزد مسیح آمرزش بطلبند بلکه یهودیان نیز باید دست از خصومت و جفا رساندن به مسیح دست بردارند. دعا کنیم تا همان نوری که چشمان شائول طرسوسی را در راه دمشق باز کرد، همان نور امروز، چشمان برادران و خواهران یهودی ما و مسلمان ما و دیگر ادیان گمراه این دنیا را باز کرده و آنها به نزد نجات دهندۀ خود آمده و حیات ابدی را دریافت نمایند.

اگر بر طبق کلام مقدس مصیبت و پریشانی و همچنین عزت و شرف ابتدا بر یهود خواهد بود سپس بر ما؛ آیا این نباید اهمیت این مقاله را برای درک درست خدمت ما در دو جبهۀ یهود و مسلمان نشان دهد. ما مسیحیانی هستیم که از اسلام به عیسای مسیح آمده ایم. مسلمانان به همان اندازه در اسارت تاریکی و در قلمرو شیطان هستند و در خطر هلاکت ابدی که یهودیان هستند، به همان اندازه دیگر ادیانی که رسالت و پیام جلجتا را نپذیرفتند و آیین خود را برتر دانستند. قلب پر از محبت مسیحی باید برای تمام گمشدگان بتپد اول برای یهود، سپس برای مسلمان، و دیگر ادیان. تا به این اندازه امروز قلب و جان من برای یهود و اسرائیل تا به این حد تند و سریع نزده است! خداوندم در جسم یک یهودی بود( هر چند او متعلق به هیچ نژاد و قبیله و ملت خاصی نیست) و در سرزمینی زندگی کرد که هنوز در درد و پریشانی بسر میبرد. بیایید برای اسرائیل زمینی و آنانی که هنوز از خشم و کینه به عیسی ناصری، دلها و افکار آنها را شیطان تصاحب کرده است، دعا کنیم تا قبلهایشان باز شده و نجات دهندۀ خود را دریابند؛ سپس برای مسلمانان دعا کنیم که دست از کینه و خشم از برادران خونی خود برداشته و قلب خود را باز کرده و به مسیح عیسی نجات دهندۀ خود ایمان بیاورند.