بخش پنجم
لیکن خدا...فیض خدا
بررسی ۲: ۴- ۱۰
وقتی فصل دوم را آغاز میکردیم گفتیم که آیات ۱ تا ۱۰ را میتوان به دو قسمت تقسیم کرد. آیات ۱ – ۳ را دیدیم که در خصوص گذشته ما بدون مسیح سخن میگفت. و گفتیم آیات ۴ تا ۱۰ از فیض خدا در مسیح عیسی.
در آیات ۱ تا ۳ دیدیم که چگونه پولس رسول به ایمانداران افسس که غیریهودی بودند و همچنین به ایمانداران یهودی گفت آنها همه در خطاها و گناهان خود مرده بودند و به این دلیل در زیر حکومت یا ریاست رییس قدرت هوا یعنی شیطان بسر برده و امیال و ارضای نفس خود را به عمل میاوردند و به این دلیل مستحق خشم و غضب خدا بودند. پولس رسول به خودشان گفته بود که آنها فرزندان معصیت بودند. گفته بود که فرزندان غضب بودند یعنی پدرانشان خشم خدا را با ناطاعتی برانگیختند و خود آنها با نااطاعتی از فرمان فیض خدا و پیام انجیل فیض بخش خدا، خشم خدا را برانگیخته بود و اینگونه مستحق و شایسته هلاکت ابدی بودند. این گذشته آنها بدون داشتن عیسای مسیح بود. یعنی زمانی که به مسیح هنوز بعنوان تنها خداوند و تنها نجات دهنده خود ایمان نیاورده بودند.
اکنون در ادامه آیات در فصل دوم افسسیان یعنی آیات ۴ تا ۱۰ میخواهیم به فیض خدا در مسیح نگاه کنیم.
عزیزان من در مسیح! در برنامه قبلی گفتیم ارزش و بهای فیض، این فیض گرانبها نه فیض ارزان و بی ارزش، بلکه فیض عظیم گرانبهای خدای قدوس در مسیح، گفتیم بها و ارزش این فیض در عظمت و اوج خطاها و گناهان ما که در آن مرده بودیم خود را نشان میدهد. ارزش فیض خدا زمانی خود را نشان میدهد که بدانیم و باور کنیم که روزی در زیر حکومت و اسارت رییس قدرت هوا یعنی شیطان و نیروهای پلید او بودیم. در اعمال زشت و فاسد گناه خو گرفته و در آنها رفتار میکردیم و نه تنها در آن زندگی میکردیم بلکه آن را شیوه و نحوه زیستن خود کرده بودیم. پولس رسول در آیات ۱ تا ۳ به ایمانداران افسس و به ما گفته بود، بدلیل این، ما انسانهای مرده بودیم. زنده بودیم، قدم میزدیم، تمامی اعمال و رفتار و خصوصیات یک موجود زنده را داشتیم! اما مرده ایی بیش نبودیم. مرده بودیم در روح و روان و جان و فکر و باور و احساس و شور راستین و حقیقی زندگی. مرده بودیم در قدوسیت و ارزشهای والای روحانی. مرده بودیم چون نور حیات بخش خدا، کلام زنده کننده خدا، توسط روح حیات دهنده او با ما و در ما و از ما نبود. مرده بودیم و در این مردن خود شادمان بودیم و بدون اینکه آگاه باشیم با زنجیرهای نادیده رییس قدرت هوا، شیطان و نیروهای پلید او، بسوی دوزخ و فنا و نابودی ازلی کشیده میشدیم و نمیدانستیم، زیرا مرده بودیم.
درست در پایان چنین هشدار یا بهتر بگویم چنین یادآوری تکان دهنده و موحشی از گذشته آنها و خودشان زمانی که مسیح را نداشتند، درست در اوج چنین فلاکت و مرگ موحش و پایان ترسناکی، پولس رسول از قلب خدا سخن میگوید:
« لیکن خدا.“
من و شما وقتی کتابقمدس را میخوانیم باید قادر باشیم تمامی ابعاد و فاصله ها و ارتباطات و تقسیم بندی ها و افعال و نقطه گذاری ها و حروف ربط و حروف اضافه را با دقت ببینیم و به آنها اهمیت بدهیم. وقتی یک ایه را از یک بخش میخوانیم ابتدا باید به خود ایه نگاه دقیق کنیم. سپس به آن بخشی که آیه در ان است، بعد به کل آن نوشته که آن ایه در آن قرار گرفته و بعد به کل کتاب و باید تلاش کنیم این نوشته را در راستای دیگر نوشتجات عهد جدید بخوانیم، سپس عهد جدید را در عهد عتیق ببینیم و تفسیر و انجام عهد عتیق را در این نوشتجات و نهایتا اینگونه با خواندن یک نوشته ما آن را در پهنای کلی داستان کتابمقدس قرار میدهیم. به همین دلیل نه تنها مطلب نوشته شده بینهایت مهم است و باید با هدایت روح القدس آن را درک و فهم کرد بلکه فن نوشتن و بکار بردن فعل و زمان و جزییات دیگر دستوری. و اجازه بدهید این را شامل حروف ربط و حروف اضافه استفاده شده در این جملات نیز بدانیم. به نقطه گذاری و علامت سوال و مکث و مکث طولانی و آخر جمله و ابتدای جمله.
ما از کلام زنده خدا زمانی قدردان میشویم و طعم آن را مانند عسل میدانیم که وقتی با هدایت روح القدس خدا به نکاتی ظریف در نوشتجات پی میبریم. آغاز آیه ۴ یکی از آن موارد است. درست پس از بیان گذشته تاریک اینکه گفته بود آنها در خطاها و گناهان خود مرده بودند و در زیر حکومت شیطان بسر برده و فرزندان خشم و غضب خدا بودند. فرزندان گناه بودند و مستحق هلاکت و نابودی ازلی درست پس از پایان این میگوید:” لیکن؛“ آن گذشته ما بود. آن مرگ ما بود. آن نابودی ما بود. آن پایان ما بود. درست در این زمان که هیچ امیدی نداشتیم، که پولس میگوید” لیکن خدا.“ این حرف لیکن این آیه، مثل آن نوشداروی سهراب نیست که دیر برای نجات او از مرگ برسد. این عبارت لیکن، و آنچه که بعد از آن میاید، خود نوشداروی حیات ماست که چون مرده بودیم، به ما نوشانیده شد و ما زنده شدیم. دیر نبود! دیر نشد! فیض خدا بود و فیض خدا ما را یافته بود درست در مرگی که بودیم و ما را به حیات بازگردانید. این لیکن ها ، و این اماها، بارها در نوشتجات کتابمقدس آمده است. درست جایی آمده است که دیگر هیچ امیدی نبود. هیچ رهایی نبود. این اما و این لیکن ها از حضور و اقتدار خدا در هستی سخن میگویند. از اینکه او از هیچ چیز و هیچ زمان و ساعتی غافل نخواهد گشت و همه چیز را در اختیار و فرمان خود دارد. نگاه کنیم به چند نمونه این کارهای عظیم خدا در این حروف ربط لیکن و اما در کتابمقدس:
چند نمونه در نوشتجات عهد عتیق
پیدایش ۶: ۱- ۷ در این بخش ما در باره اوج فساد آدمی میخوانیم و اینکه در زمان معین خدایی که تمام این جهان و انسان را آفریده پس از سقوط انسان به شرارت و گناه و نااطاعتی به فرمان الهی قصد به نابودی تمام دست ساخت خود میکند. پس چنین میفرماید: « و انسان را که آفریده ام از روی زمین محو سازم انسان و بهایم و حشرات و پرندگان هوا را چنانکه متاسف شدم از ساختن ایشان.» درست در این زمان، در آخر این جمله به نظر میرسد همه چیز تمام شده است و انسان و طبیعت و تمام آفرینش در حال نابودی است. که آیه بعدی را میخوانیم: « اما نوح در نظر خدا التفات یافت.» ( ۸ ) امروز، من و شما و تمام هستی همه و همه مدیون این « اما » هستیم!
۱-پیدایش ۲۲: ۱- ۱۰ در این بخش میخوانیم که ابراهیم به فرمان یهوه لبیک گفته و پسرش، اسحاق را برای قربانی کردن به بالای کوه موریا میبرد. در برابر چشمان ابراهیم که اکنون صد و چند سالی عمر داشت، پسرش اسحاق بسته شده و گذاشته روی هیزم در حال قربانی شدن بود. ابراهیم کارد خود را بالا برد و میرفت تا اسحاق جوان را قربانی کند که میخوانیم: « در حال فرشته خداوند از آسمان وی راه ندا در داد.» در ترجمه ساپتوجنت میخوانیم که « اما فرشته خداوند...»
۳-پیدایش ۴۰: ۱-۲۲ در اینجا میخوانیم که یوسف در زندان فرعون است. در این زندان دو نفر دیگر با او زندانی هستند که از مقام خاصی در بارگاه فرعون برخوردارند. نانوای فرعون و ساقی فرعون. هر دو خوابی میبینند و یوسف خواب هر دوی انها را تعبیر میکند و دقیقا همانی روی میدهد که یوسف تعبیر کرده بود. در آیه ۱۴ میخوانیم که یوسف از ساقی میخواهد که چون به نزد فرعون رسید در باره او سخن بگوید و طلب آزادی او شود. جالب است! ساقی نزد فرعون رفته و به شغل خود نزد فرعون بعنوان ساقی ادامه میدهد اما نویسنده نکته جالبی را قید میکند: « لیکن رییس ساقیان یوسف را بیاد نیاورد و او را فراموش کرد.» برای چند سال؟ برای دو سال( ۴۱ : ۱ )
۴- دوم سموییل ۱۱: ۱- ۲۷ با این بخش بخوبی ما آشنا هستیم. زنا و قتل داود بخاطر بتشبع زن اوریا فرمانده لشکر داود. میخوانیم که پس از کشته شدن اوریا بتشبع عزاداری کرده و دوره خود را تمام میکند پس داود رفته و او را به زنی میگیرد و بتشبع برای او پسری که از زنای آنها باردار گشته بود را میزاید. حدس ما این است که تقریبا یکسال از ماجرای زنا و قتل داود گذشته باشد و ما هیچ چیز از داود در باره توبه و ندامت او از زبان نویسنده این بخش نمیخوانیم که در پایان چنین میخوانیم: «اما کاری که داود کرده بود در نظر خداوند ناپسند آمد.» ( ۲۷ ب )
مزمور ۳ : ۱- ۲ در اینجا میخوانیم که داود از دست پسر خود ابشالوم در فرار است. میخوانیم که او چنین میسراید: «ای خداوند دشمنانم چه بسیار شده اند، بسیاری به ضد من برمیخیزند. بسیاری برای جان من میگویند، به جهت او در خدا خلاصی نیست.» درست در چنین شرایطی بدون هیچ امید و رهایی و نجاتی میخوانیم: «لیکن تو ای خداوند گرداگرد من سپر هستی، جلال من و فرازنده سر من.»
آنچه در نمونه های بالا خواندیم، که از این نمونه ها به فراوانی در تمام کتابمقدس به چشم میخورد، سخن از خدایی میکند که حاضر است، قادر است، دانا است و پرتوان است در اجرای اراده و فرمان و خواسته خود. این حروف ربط انگاری یک ناامیدی مطلق و تماما بدون هیچ امید رستگاری را به یک نجات و رستگاری که تمام در نقشه و اقتصاد خدای ماست وصل میکند.
نمونه امروز در نامه افسسیان
برگردیم به افسسیان! شاید به جا باشد که حضور و عملکرد این حرف ربط، لیکن، را با خوانده این ده آیه یک مرتبه دیگر با هم مشاهده کنیم. پس لطفا دقت کنید تبدیل و عبور از آیه ۳ به ایه ۴ فصل دوم افسسیان با حرف ربط لیکن. زیرا همانطور که عرض کردن در این حرف ربط لیکن، عظمت و پهنا و عمق فیض خدای ما نهفته است. افسسیان ۲: ۱- ۱۰ اینطور خوانده میشود: ” ۱ و شما را که در خطایا و گناهان مرده بودید، زنده گردانید، ۲ که در آنها قبل، رفتار میکردید بر حسب دوره این جهان، بر وفق رئیس قدرت هوا یعنی آن روحی که الحال در فرزندان معصیت عمل میکند. ۳ که در میان ایشان، همه ما نیز در شهوات جسمانی خود قبل از این زندگی میکردیم و هوسهای جسمانی و افکار خود را به عمل میآوردیم و طبعاً فرزندان غضب بودیم، چنانکه دیگران. ۴ لیکن خدا که در رحمانیت، دولتمند است، از حیثیت محبت عظیم خود که با ما نمود، ۵ ما را نیز که در خطایا مرده بودیم با مسیح زنده گردانید، زیرا که محض فیض نجات یافتهاید. ۶ و با او برخیزانید و در جایهای آسمانی در مسیح عیسی نشانید. ۷ تا در عالمهای آینده دولت بی نهایت فیض خود را به لطفی که بر ما در مسیح عیسی دارد ظاهر سازد. ۸ زیرا که محض فیض نجات یافتهاید، بوسیله ایمان و این از شما نیست بلکه بخشش خداست، ۹ و نه از اعمال تا هیچ کس فخر نکند. ۱۰ زیرا که صنعت او هستیم، آفریده شده در مسیح عیسی برای کارهای نیکو که خدا قبل مهیا نمود تا در آنها سلوک نماییم.“ ( دعا کنیم)
-«۴ الف- لیکن خدا که در رحمانیت دولتمند است»
۱-یکی از اشکارترین و بارزترین شخصیت یهوه است. آن دوستی و محبت و گذشتی که در تمام ذات و بافت و شخصیت خدای ما وجود دارد و بدون آن او یهوه نیست! این یک عبارت و خصلت من در آورده پولس رسول نیست، این ذات خدای زنده ماست که خود را اینگونه به ما معرفی نموده است: « و خداوند پیش روی من عبور کرده ندا در داد که یهوه یهوه خدای ریوف و دیرخشم و کثیر احسان و وفا. نگاه دارنده رحمت برای هزاران و آمرزنده خطا و عصیان و گناه.»( خروج ۳۴: ۶- ۷ )
۲-در مزمور ۱۰۳ : ۸ میخوانیم : «خداوند رحمان و کریم است، دیر غضب و بسیار رحیم.» ایه ۱۱ ادامه میدهد: «زیرا آنقدر که اسمان از زمین بلندتر است، به همان قدر رحمت او بر ترسندگانش عظیم است.»
۳-در هوشع نبی میخوانیم: « زیرا که رحمت را پسند کردم و نه قربانی را» ( هوشع ۶ : ۶ ) عیسای خداوند دقیقا همین را به رهبران یهود قید کرد ( متی ۱۲ : ۷ ) درست در جایی که رهبران دینی قصد داشتند تا خدا را با اجرای شریعت و قوانین دینی خشنود و راضی کنند، خداوندمان توجه و فکر آنها را به نیت مرکزی و هدف اصلی خدای قدوس از تمام شریعت و قوانین دینی و مذهبی جلب میکند. در میکاء نبی نیز همین را میخوانیم: « و خداوند از تو چه چیز را میطلبد غیر از اینکه انصاف را به جا آوری و رحمت را دوست بداری و در حضور خدای خویش با فروتنی سلوک نمایی.» ( میکاء نبی ۶ : ۸ )
-« ۴ب- از حیثیت محبت عظیم خود که با ما نمود.»
آن رحمت عظیم خدا خود را در محبت خدا بطور ملموس و قابل رویت در شخص و کار عیسای مسیح بر صلیب نشان داده شده و ثابت میکند: « زیرا خدا جهان را آنقدر محبت نمود که پسر یگانه خود را داد تا هر که به او ایمان آورد هلاک نگردد بلکه حیات جاودان یابد.» ( یوحنا ۳ : ۱۶ ) و این را خود پولس رسول در ابتدای نامه خود قید کرده بود:« که در وی بسبب خون او فدیه آمرزش گناهان را به اندازه دولت فیض او یافتیم.» ( ۱ : ۷ )
در آیه پنجم پولس رسول از سه فعل استفاده میکند که بینهایت در باور و درک الهیات مسیحی ما در خصوص کار نجات ما در عیسای مسیح که همان ثمره رحمت بینهایت و محبت عظیم خدا به ماست اهمیت دارد. میخوانیم که : « ۵ ما را نیز که از خطایا مرده بودیم با مسیح زنده گردانید زیرا که محض فیض نجات یافته اید. ۶ و با او برخیزانید و در جایهای آسمانی در مسیح عیسی نشانید ۷ »
میخواهیم به این سه فعل از نزدیک نگاه کنیم:
۱-با مسیح زنده گردانید.
۲-با مسیح برخیزانید.
۳-در مسیح نشانید.
۵ – ۱ -با مسیح زنده گردانید
۵- ۱- ۱ -فعل زنده گردانید بصورت یک زنده شدن به همراه شخص دیگر آمده است. با مسیح زنده گردانید. یعنی هم زنده کردن روحانی در شخصیت و ماهیت مسیح خداوند. هم زنده شدن جسمانی.« آمین آمین به شما میگویم که ساعتی میاید بلکه اکنون است که مردگان آواز پسر خدا را میشنوند و هر که بشنود زنده گردد.» ( یوحنا ۵ : ۲۵ ) و هم زنده شدن روحانی. کولسیان ۲: ۱۳ « و شما را که در خطایا و نامختونی جسم خود مرده بودید با او زنده گردانید چونکه همه خطایای شما را آمرزید.»
۵ – ۱ – ۲ -هم با مسیح زنده گردانید، مانند یک توبه حقیقی و بازگشت به خدا. از مرگ به زندگی. مانند پسر گمشده. لوقا ۱۵: ۲۴ و ۳۲
۵ – ۱ – ۳ -و اینکه ما را با مسیح زنده گردانید، یعنی برای زنده شدن خودمان کاری نکردیم، شخص مرده برای زنده شدن خود کاری نمیتواند بکند بلکه فیض خدا در مسیح ما را زنده گردانید.
۶ – ۱ -با او برخیزانید.
۶ – ۱- ۱ این با مسیح برخیزانید نیز میتواند هم روحانی باشد و هم جسمانی. با مسیح هم از حیث روحانی برخاستیم، قیام کردیم، بلند شدیم برای یک زندگی تازه و هم برخاستیم و قیام کردیم از جسم پوسیده و فنا شده ما به جسم ابدی و جلال یافته در خداوندمان. در کولسیان ۳ : ۱- ۲ میخوانیم: « پس چون با مسیح برخیزانیده شدید آنچه را که در بالا است بطلبید در آنجایی که مسیح است بدست راست خدا نشسته در آنچه بالا است تفکر کنید نه در آنچه بر زمین است.»
۶- ۲ -در مسیح عیسی نشانید.
۶ – ۲- ۱ این در مسیح عیسی نشانید، یعنی آنجایی که مسیح نشسته است ما نشسته ایم. عیسی کجا نشسته است؟ در دست راست حضرت اعلی. و این به معنای به دست آوردن قدرت و اقتدار خداوند ماست. پس نیز چون او در او در جایهای آسمانی نشسته شده ایم. افسسیان ۱: ۳ و ۲۰
۶- ۲- ۲ ما را در عیسی مسیح نشانید تا در الان بر روی زمین و آینده ای که خواهد آمد، دولت بینهایت فیض خود را نصیب ما کند. (آیه ۷ )
پس از بکار بردن این سه فعل برجسته و سه عمل برجسته برای ایمانداران مسیحی در مسیح. پولس رسول انگیزه و دلیل والای چنین نعمات الهی و چنین عملکرد آسمانی در زنده شدن با مسیح، برخیزانیدن با مسیح و در عیسای مسیح به قدرت و اقتدار بر تخت نشستن؛ او دلیل و انگیزه آن را اینگونه میگوید:
« ۸ زیرا که محض فیض نجات یافته اید بوسیله ایمان و این از شما نیست بلکه بخشش خداست ۹ و نه از اعمال تا هیچکس فخر نکند.»
سه عمل مثبت و سه عمل منفی در این دو ایه گنجانده شده است:
مثبت: محض فیض خدا است- بوسیله ایمان ما است- بخشش خدا است.
منفی: از ما نیست- از اعمال ما نیست- فخری در آن نیست.
مثبت:
محض فیض. بوسیله و انگیزه و بخاطر فیض خدا. سپس ایمان ما به این فیض خداست. به این هدیه رایگان خدا. به این خواندگی خدا و دعوت خدا پاسخ دادن. سپس هم فیض خدا و هم ایمان ما هر دو بخشش خداست. بخشندگی خدا در دادن فیض . بخشندگی خدا در باز کردن قلب و دل و گوش ما به ایمان. میخوانیم:
- « که ما را نجات داد و به دعوت مقدس خواند نه به حسب اعمال ما بلکه بر حسب اراده خود و آن فیضی که قبل از قدیم الایام در مسیح عیسی به ما عطا شد.» ( دوم تیموتی ۱ : ۹ )
-« نه به سبب اعمالیکه ما به عدالت کرده بودیم بلکه محض رحمت خود ما را نجات داد به غسل تولد تازه و تازگی که از روح القدس است که او را به ما به دولتمندی افاضه نمود به توسط نجات دهنده ما عیسی مسیح.» ( تیطس ۳ : ۵- ۶ )
منفی:
( از ما نیست) بدلیل خوبی ما نیست. بدلیل کارهای مذهبی ما نیست. بدلیل شریعت و فعالیتهای کلیسایی ما نیست.
۸ – ۱- ۳ مثال مرد فریسی و باجگیر که به دعا رفتند. لوقا ۱۸ : ۱۱- ۱۴ دعای مرد فریسی مورد قبول قرار نگرفت چون گناه خودش را ندید اما دیگری را گناهکار دید. دعای مرد باجگیر مورد قبول شد چون به گناه خود نظر داشت نه به شخص دیگر.
(از اعمال ما نیست) ۸ – ۱- ۴ پولس رسول در رومیان میگوید: « و اگر از راه فیض است دیگر از اعمال نیست و گر نه فیض دیگر فیض نیست، اما اگر از اعمال است دیگر از فیض نیست و الا عمل دیگر عمل نیست.» ( رومیان ۱۱ : ۶ )
باید از خودمان بپرسیم: اما چرا؟ چرا تمام اینها روی داده است؟ چرا فیض خدا باید نصیب ما شود؟ چرا باید خدا ما را که در خطاها و گناهان خود مرده بودیم با مسیح زنده کند، با مسیح برخیزاند و با مسیح بنشاند در جایهای آسمانی؟ البته دلیل آن رحمت و فیض و محبت خدا در شخص عیسای مسیح است اما چرا باید خدا چنین کاری کند؟ تمام این فیض و برکات داده شده و تصاحب شده توسط ما به دلیل این است که در آیه ۱۰ میخوانیم:
« ۱۰ زیرا که صنعت او هستیم آفریده شده در مسیح عیسی برای کارهای نیکو که خدا قبل مهیا نمود تا در آنها سلوک نماییم.»
پس دادن و بخشیدن و رهایی دادن و نجات دادن ما همه و همه به نیت خاصی بوده است. خدا تمام فیض خود را در مسیح نصیب ما ساخته است تا گویی ما را به شکل تازه ای بیافریند. آفرینش تازه و ساخت تازه در مسیح. نه مانند گل بلکه از روح و کلام زنده خود او. پس میخوانیم:
۱۰- ۱- صنعت او هستیم. خلق شده توسط خدا. در تثینه ۳۲ : ۶ میخوانیم که یهوه ما را آفرید و در مزمور ۱۰۰: ۳ میخوانیم : « بدانید که یهوه خداست او ما را آفرید، ما قوم او هستیم و گوسفندان مرتع او.»
۱۰ – ۲ آفریده شده در مسیح عیسی. ما در مسیح یک خلقت تازه هستیم. دوم قرنتیان میگوید: « پس اگر کسی در مسیح باشد خلقت تازه ایست، چیزهای کهنه در گذشت اینک همه چیز تازه شده است.» ( ۵ : ۱۷ )
۱۰ – ۳ - گویی آفرینش ۱: ۲۶ – ۲۷ یکبار دیگر تکرار شده است اما با یک تغییر شگرف و عظیم: من این بخش پیدایش را اینطور میخوانیم: « و خدا گفت( اسم خودتان را اینجا بگذارید) را به صورت مسیح و موافق مسیح بسازیم تا بر جایهای آسمانی در مسیح نشسته و تمامی برکات آن را دریافت نماید و بر تمامی خلقت تازه او در مسیح عیسی حکومت نماید. پس خدا ( اسم خودتان را اینجا بگذارید) را به صورت خود آفرید او را به صورت مسیح آفرید. ایشان را یک آفرید.»
اما شاید بپرسیم درست است که ما را به صورت مسیح آفرید، که چه کنیم؟بخش بعدی آیه ۱۰ به این سوال پاسخ میدهد:
۱۰- ۴ برای کارهای نیکو که خدا قبل مهیا نمود تا در آنها سلوک نماییم.
۱۰ – ۴ – ۱ برای کارهای نیکو که خدا قبل مهیا نمود. یعقوب در رساله خود میگوید ایمان بدون عمل مانند بدن بدون روح است. ما با کارهای خوب نجات پیدا نمیکنیم اما نجات پیدا کردیم تا کارهای خوب را دنبال کنیم و در آنها قدم بزنیم در این طبیعت تازه در مسیح. در باور مسیحی خود و نه در باورهای و میزانهای قدیمی خود. در باب ۱ آیه ۴ پولس قید کرده بود که « چنانکه پیش از بنیاد عالم در او برگزید تا در حضور او در محبت مقدس و بی عیب باشیم.» خدا ما را از قبل برگزید و ما را انتخاب کرد برای یک و تنها یک هدف خاص و اینکه در آن کارهای خوبی که او پیش از عالم در مسیح عیسی مهیا کرده بود ما با ایمان به مسیح در آن کارهای خوب رفتار کنیم. این آن نقشه ابتدای خدا در خلقت آدم و حوا بود. این آن نیت اصلی از آفرینش آنها بود. اما آنها دل به امیال دل خود داده و نفس و خواهش جسم را به اطاعت از فرمان خدای قدوس ترجیح دادند. آن اراده آزاد که برای شناخت و اطاعت و پرستش خدای یهوه به آنها بود داده شده بود را به ارضاء کردن امیال شخصی خود جابجا نمودند. ثمره این انتخاب این شد که هم آنها در خطاها و گناهان خود مردند و در زیر خشم و غضب خدا قرار گرفتند و در زیر لعنت خدا رفتند و هم همه نسل آدمی که از آنها منشاء گرفته بود. پولس رسول در رومیان ۵ : ۱۲ میگوید : ” لهذا همچنان که بوساطت یک آدم گناه داخل جهان گردید و به گناه موت؛ و به اینگونه موت بر همه مردم طاری گشت، از آنجا که همه گناه کردند.“ اما خدا را شکر برای فیض عظیم خدای ما در عیسای مسیح، همانطور که بالاتر دیدیم درست در زمانی که در خطاها و گناهان خود مرده بودیم او ما را در مسیح زنده گردانید.
پس خدا ما را قبل از آفرینش هستی در مسیح در کارهای نیکو مهیا نمود، نه اینکه فقط از آن حرف بزنیم. نه اینکه فقط آن را بدانیم و از آن بخوانیم و دانش خود را از این کارهای نیکوی مهیا شده در خدا بشناسیم، نه! پولس رسول ادامه داده است که:
۱۰ – ۴ – ۲ تا در آنها سلوک نماییم. عبارت سلوک نماییم یا رفتار نماییم یا قدم بزنیم دقیقا مانند عبارت تکرار شده در آیه ۱ است که گفته است که زمانی که در خطاها و گناهان مرده بودیم در آنها نیز رفتار میکردیم. اما تغییر را مشاهده کنید! دو رفتار تماما متفاوت برخاسته از دو طبیعت متفاوت. طبیعت مرده که رفتار مرده را بار میاورد. و طبیعت تازه که رفتار تازه.
نتیجه گیری این بخش
۱-ارزش و عظمت فیض در زندگی ما در عمق درک مرده بودن ما در خطاها و گناهان ما خود را آشکار میسازد.
۲-اگر زنده کردن از مرگ، برخیزانیدن به یک خلقت تازه و نشاندن در جایهای آسمانی کار محض فیض خدا در مسیح عیسی بوده است، آیا فکر میکنید حفظ کردن شما تا به آخر عمر زمینی در مصایب و دردها کار و قوت توان شما میتواند باشد؟
۳- رفتار مسیحی شما رابطه مستقیم با آفرینش تازه شما در مسیح دارد.
نوشته: حسین گل هاشم
ادامه دارد