اما چه کسی رساله عبرانیان را نوشته است؟
اف اف بروس در جمعبندی اینکه نویسنده عبرانیان کیست اینگونه خلاصه کرده است که « نویسنده از نسل دوم ایمانداران مسیحی است، مطالعه دقیقی بر آیات ترجمه ساپتوجنت عهد عتیق داشته، طوری که به یک روش تازه این ایات را تفسیر و بررسی کرده است. او لغت نامه گسترده ایی را در دست داشته و از آنها بخوبی و با مهارت استفاده کرده که تماما با شیوه پولس متفاوت میباشد؛ چه بسا ما او را بعنوان « مردی فصیح و در کتاب توانا » یاد کنیم. او یک هلنیست بوده [1]که آن شمایل و شباهتهای هلینیستهای بیان شده در اعمال ۶- ۸ ، ۱۱: ۱۹ را دارا بوده، همکار با استیفان و فیلیپس، پیش قراولان ماموریت در بین بیگانگان.» [2] سپس بروس از وستکات نقل قول کرده است که چه بسا نوشته عبرانیان چنین به ما میگوید که آنچه در باور و اندیشه ایمانداران اولیه بوده به مراتب غنی تر و عمیق تر در خلاقیت فکری و سخنوری نسبت به آنچه ما تصور میکنیم بوده است. و من بدون هیچ شک و تردید این را باور دارم.
هر چند در طول تاریخ اختلاف در مشخص کردن نویسنده عبرانیان بوده است اما هرگز در طول تاریخ هیچ اختلافی در خصوص اینکه این نامه یک مکاشفه الهی و با هدایت روح القدس خدا نوشته شده است نبوده است. هم کلیسای شرق و هم کلیسای غرب این را تایید میکنند. درست است که نویسنده معلوم نیست اما نیت نامه کاملا معلوم است. مسیر انتقال دادن این نیت از جانب نویسنده به خواننده یا شنونده گان رساله با دلیل و برهان لازم و کافی و با اقتدار با بکارگیری مستند از ایات کتابمقدس آغاز شده، ادامه داده شده و به پایان رسیده است. چه کسی این رساله را نوشته است؟ نهایتا این اوریجن است که هر چند خود تاحدودی باور داشت یا کلمنت روم یا لوقا آن را نوشته است، اولا خود او از این رساله در نوشته های خود استفاده میکند و سپس خودش این جمله معروف و به یاد ماندنی را در خصوص نویسنده عبرانیان میگوید:« فقط خدا این را میداند؟»[3]
دکتر تیموتی جانسون نکته بسیار جالبی را مطرح کرده است؛ اینکه ابتدا میپرسد:« چه تفاوتی در اینکه نویسنده انسانی آن چه کسی بوده است ایجاد خواهد کرد؟ همانطور که کریسستوم[4] اشاره کرده است، آیا نه اینکه این پولس رسول بوده که چنین طرز فکر و باوری را آغاز کرده بود اما « فیض روح القدس حرکت کرده و قدرت خود را در هر کس که اراده نماید نشان خواهد داد.»[5] سپس ایشان مطلبی را میگوید که بینهایت مهم و تاریخی است و به نظر من کمتر کسی آن را قادر به دیدن بوده است. میگوید:« مهمترین چیزی که رساله عبرانیان در خصوص نویسنده آن به ما میگوید این است که، هر کس که بوده، این است که در همان اولین دهه های جنبش مسیحیت، یک فکر و قلب خارق العاده دیگر جدای پولس رسول در تفسیر و تشریح اهمیت بارز و آشکار مصلوب شدن و رستاخیز مسیح عیسی برای درک آیات، برای دنیا، برای بشریت مشغول به فعالیت بوده است.»[6]
در این خصوص دکتر هیبرت نیز با نقل قول از یک متفکر مسیحی نکته جالبی را اشاره کرده است:« شاید ما قادر باشیم این را به یک نقاشی زیبا و عالی مقایسه کنیم، گویی به نظر میرسد که کار رافایل است. اما اگر ثابت گردد که نقاشی مذکور کار رافایل نیست، در حقیقت ما یک اثر هنری زیبا را از دست نداده ایم، بلکه از اثری آگاهی یافته ایم در رتبه و مقام نقاشی والا و برتر.»[7] سپس ادامه داده و اینگونه جمعبندی نموده که هر چه بیشتر توجه خودمان را بر روی اینکه نویسنده نامه که بوده است میگذاریم، نامه ایی که اینچنین با قدرت در خصوص اقتدار خداوندمان عیسای مسیح سخن میگوید، از پیام نهفته شده در این نامه دور میشویم[8]. این نامه به ما میگوید مرکز توجه ما باید مسیح باشد. کار و مقام مسیح.
نهایتا اگر نتوانیم نام مشخصی برای نویسنده عبرانیان معین کنیم اما میتوانیم قلب و جان او را بواسطه نوشته او تاحدود بسیار زیادی درک کنیم و او را طوری بشناسیم که گویی سالهای زیادیست که او را میشناختیم. این همان ماهیتی است که دکتر جورج گاتهیر از نویسنده به ما یک نمای کلی و قابل شناخت میدهد. او چهار مورد را در خصوص شخصیت و بافت فکری نویسنده یا واعظ عبرانیان بیان میکند[9] که:
۱-نویسنده عبرانیان یک واعظ زبردست و جوشان بوده است.
۲- نویسنده عبرانیان از عهد عتیق و تفسیر آن بخوبی آگاه بوده است.
۳-نویسنده عبرانیان فوق العاده تحصیل کرده بوده است.
۴-و نویسنده عبرانیان خادم متعهد عیسای مسیح بوده و شدیدا نگران موقعیت و اوضاع روحانی گروهی از ایمانداران مسیحی بوده که برای آنها نوشته است.
در آخر در مقدمه تفسیری رساله عبرانیان به قلم دکتر دانلود گاتهیری در نسخه تفسیری کتابمقدس نوین چنین میخوانیم و خوشایند است که به گوش بگیریم که اگر نویسنده این رساله با هدایت الهی نام خودش را قید نکرده است، هیچ نیازی به تلاش برای فهمیدن نام نویسنده نیست، چرا که به احتمال زیاد موفقیت اندکی در پیدا کردن جواب درست خواهیم داشت و «این حکیمانه تر است که به ندانستن نام نویسنده قانع بود.»[10] و برمیگردیم به جمله معروف اوریجن از پدران کلیسای اولیه در همان اوایل کلیسا که چه کسی رساله عبرانیان را نوشته است؟ «فقط خدا این را میداند.» ادامه دارد...
نوشته: ح.گ
[1] هلن نام یکی از خدایان یونان باستان بود. پیروان او هلنیست نامیده میشدند و اسکندر پادشاه جوان یونان که تحت تعلیم ارسطو بود بینهایت شیفته باور هلنیست گردید. در زمان کشورگشایی و گسترش پادشاهی یونان به سمت شرق این باور با خود به تمام مناطق تحت تسخیر یونانیان برده شد. اسکندر تحت تعلیم ارسطو باور داشت برای تسلط بریک ملت باید طرز فکر و اندیشه و باور آنها را همسو با خود گردانید. پس او تاکید بر تعلیم زبان یونانی و فرهنگ یونانی وسنت یونانی نمود. تمام این تعالیم وفرهنگ و سنت را ما هلنیست میدانیم( البته جزییات آن در مقال این کتاب نیست). در این زمان بدلیل فشار و تاثیر عمیق فرهنگ و سنت پیشرفته و پیچیده و جذاب یونانیان و ترس ترک کردن باور خداپرستی اسراییل، رهبران و مشایخ برجسته یهود گردهم آمده و برای اولین بار تمامی نسخ موجود عهد عتیق را به زبان یونانی ترجمه نمودند که ما آن را ساپتوجنت میخوانیم. به مرور زمان و به دلیل تاثیر این فرهنگ بسیاری از یهودیان به باور هلنیستها روی آوردند و آن را دنبال میکردند هر چند خود را یهودی دانسته و پیرو خدای زنده.
در این راستا دکتر گاتهیری به نقل قول از اف اف بروس میگوید که نویسنده عبرانیان یک یهودی هلنیست بوده است که به عیسای مسیح ایمان آورده بود. و دلایل خود را به سندیت مطالبی میدهد که در این رساله مطرح شده است که از قبیل فرشتگان، تفسیر و تشریح ایات، موضوع نبی-پادشاه-کاهن، مراسم پاکسازی، مراسم معبد، قربانی ها، ارتباط امور آسمانی به آنچه بر روی زمین روی میدهد، مقدسین و شهیدان، میباشد.
Ibid.690. نگاه کنید به پاورقی این صفحه.
[2] Ibid. Xlii
[3] Ibid. 4.
[4] John Chrysostom از پدران اولیه کلیسا در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم ( ۳۴۹ - ۴۰۷ ) اسقف کلیسای کنستانتین نوپول( استانبول فعلی) و معروف بود به « گلو طلایی » به دلیل موعظه های روحانی و آتشین او.
[5] Ibid. 6.
[6] Ibid. 44.
[7] Ibid. 79.
[8] Ibid. 81.
[9] Ibid.24-26.
[10] Guthrie D., Motyer J.A, Stibbis A.M, Wiseman D.J. The New Bible Commentary: Revised Eerdmans publ. MI. 1970 p.1191.