سیری در اعتقادنامههای مسیحی-بخش دوم
این مقاله در مجلد ۸۳ مجلهی شبان به چاپ رسیده است.
www.shabanmag.com/upload/pdf/20210414/Pdf970.pdf
کاربرد اعتقادنامهها و پرسش و پاسخها
• برای جلال خدا
اولین سوال پرسش و پاسخ وستمینیستر یا همان نسخهی کوتاهتر وستمینیستر این است؛ هدف غایی و نهایی انسان چیست؟ و جواب این سوال چنین است، « هدف نهایی انسان آن است که خدا را جلال دهد و از او برای همیشه لذت ببرد. عیسی مسیح همواره در صدد بود تا خدای پدر در او جلال بیابد. همهی آن چه او انجام میداد نه صرفا برای شاد کردن افراد و التیام آنها بلکه برای جلال خدا بود. عیسی مسیح در انتهای خدمتش بر روی زمین و در حین دعا و شفاعت برای رسولان و برای کلیسا در باب ۱۷ انجیل یوحنا چنین گفت:« ۴ من بر روی زمین تو را جلال دادم و کاری را که به من سپردی تا بکنم، به کمال رسانیدم.»(یوحنا۴:۱۷). جلال خدای پدر با اهمیتترین موضوع برای عیسی مسیح بود و برای همین امر پیالهی غضب الهی را بر خود گرفت و رسوایی و مرگی را که هرگز سزاوراش نبود. اما جلال خدای پدر برای مسیح هرچند با درد و رنج همراه بود اما او از اطاعت خدای پدر و قدم برداشتن برای جلال او لذت میبرد. برای مسیح انجام کار خدای پدر بر روی زمین از خانواده و خوراک مهمتر بود. جلال دادن خداوند یا آشکار کردن و اعلام نمودن جلال و جبروت خداوند نه صرفا یک ایده و حرف است که با حرافی و موعظه بشود آن را آشکار نموده بلکه یک حقیقت و اصل است که با زندگی و اعمال ما آشکار میشود. هدف خداوند از خلقت آشکار ساختن جلال خودش بود و کلیسا و مقدسین معبد و مقامی است که ماموریت آن جلال خداوند است. پولس رسول مکررا کلیسا را تشویق کرده و برای زندگی در جهت جلال خدا هدایت میکند. او در رسالهی اول خود به قرنتیان از آنها میخواهد هر آن چه انجام میدهند را برای جلال خدا انجام دهند. نه فقط آن چه میگویند بلکه هر آن چه انجام میدهند. (خوردن و نوشیدن و هر عملی. اول قرنتیان۳۰:۱۰). حقیقتا زندگی مسیحی و خدمت خداوند چقدر لذتبخش خواهد بود وقتی تمرکز را از خودمان برداشته و خداوند را مرکز قرار دهیم. بسیاری افراد به دلیل عدم درک این موضوع بسیار مهم هم خود را دچار مشکلات بسیار کردهاند و هم باعث آسیب دیگر مقدسین و لغزش ایماندران شدهاند. نداشتن بینش صحیح و عملی در زندگی مسیحی نسبت به جلال خداوند میتواند به راحتی انسان را یا تبدیل به فردی کند که به دنبال عدالت شخصی خود است و یا شخصی که با رفتاری مذهبی به تصور بر جلال خداوند را دارد در حالی که صرفا با حالتی فریسی معابانه و با فاصله از حقیقت کلام در حال رفتار و زندگی است. تصور کنید چقدر متفاوت است شخصی که به دنبال آن است که با یک زندگی مسیحی خوب و بی دردسر و با تمرکز بر انجام امور دینی به دنبال آن است که بعد از مرگش یک زندگینامهی با ارزش به یاد او نوشته شود و برای این امر هر کاری انجام میدهد، از خدمات گوناگون و دادن ده یکها تا تحصیل الهیات و دریافت مدارک متعدد. آیا درک درستی از جلال دادن خداوند دیده میشود. آیا هدف داشتن یک زندگی نامهی مهم است و یا هدف گسترش نامهی پر محبت خداوند و پیغام زندگی و مرگ پسرش عیسی مسیح است؟ چه عمیق یحیی تعمید دهنده جلال دادن خداوند را توسط خدمت به عیسی مسیح درک کرده بود وقتی رو به شاگردانش گفت:« میباید که او افزوده شود و من ناقص گردم.» (یوحنا۳۰:۳). چارلز اسپرجن واعظ شهیر انگلیسی میگوید:«باشد که نام من از صحنهی روزگار محو شده نام خداوند عیسی میسح معروف و معروفتر گردد.»
سوالات و مقالات اعتقادنامهها این امکان را به ما میدهد تا سوالاتی عمیق را همواره به خاطر داشته باشیم و سوالاتی که برای جوابشان آیات متعدد کلام خدا به ما داده شده است تا با تمرکز و تعمق در خداشناسی و زندگی مسیحی رشد کرده جلال خدا را آشکار نماییم.
• برای رشد در خدا شناسی
همانطور که در قسمت بالا به آن اشاره کردم اعتقادنامهها ما را کمک میکند تا در شناخت خدا عمیقتر شده و از دانش صرف در بینش مسیحی و زندگی بر حسب کلام مقدس خداوند رشد نماییم. خداوند در کلامش از ما میخواهد تا کلام او را در دل خود نگاه داریم تا ما را از گناه و لغزش حفظ نماید. اعتقادنامهها با در کنار هم قرار دادن اصول اساسی ایمان مسیحی و برجسته کردن آیات مربوط به هر بخش و توضیح در باب آن موضوعات ما را در مطالعه کلام خدا یاری داده به رشد ما در شناخت حقیقت و زندگی بر اساس آن کمک مینمایند.
• برای برخورداری از آسایش حقیقی
اولین سوال پرسش و پاسخ هایدلبرگ و پرسش و پاسخ راستدینی هرکولس کولینس این چنین است؟
یگانه آسایش مسیحیان در زندگی و مرگ چیست؟ جواب این سوال آن قدر عمیق و صحیح است که خوانندهی متفکر مسیحی را حقیقتا به وجد میآورد. جواب چنین است؛ «آن که من مالک خود نیستم، بلکه وجود و زندگی و مرگ من همه مطعلق به خداوند و نجات دهندهی وفادار من عیسی مسیح است. او که گناهان مرا به طور کامل با خون پر بهای خود بخشید و مرا از سلطهی شیطان رهایی داد او که به طریقی از من مراقبت خواهد کرد که حتی مویی از سر من نخواهد افتاد بدون ارادهی پدر آسمانی من، بلکه در حقیقت همه چیز برای نجات من میباید باهم در عمل باشند زیرا من مطعلق به او هستم، مسیح با روح قدوسش مرا از حیات جاودانیام یقین بخشیده و این همه من را وا میدارد تا از صمیم قلب آماده باشم تا از این پس برای او زندگی کنم. »
مردم این دنیا به دنبال آسایش و آرامش هستند. بسیاری آرامی خود را در اموری میطلبند که خودشان میتوانند با پول برای خود مهیا کنند. از تحصیلات گرفته تا داشتن یک زندگی مرفه و رفتن به سفرهای متعدد، مصرف دارو و الکل و مواد مخدر هر کس به نوعی به دنبال آسایش حقیقی است. اما برای یک ایماندار به مسیح چه؟ آیا با وجود ایمان به عیسی مسیح این ممکن است که شخص همچنان از آسایش و آرامش بی بهره باشد؟ متاسفانه جواب بله است. در سالهای گذشته با ایماندران بسیاری ملاقات داشتهام که با وجود گذشتن سالها از ایمان هنوز آسایش حقیقی در زندگی آنها وجود ندارد. شاید فکر کنید دلایل متفاوتی باعث این عدم آسایش باشد. اما باید بگویم یک موضوع عمده دلیل نداشتن قرار و آسایش در ایمانداران است. عدم برخورداری از تعالیم عمیق و وفادر به کلام خدا و عدم سرسپردگی آن افراد به آن تعالیم. تصور کنید شخصی را که به دلیل طول کشیدن بیماریاش برای رهایی از آن بدون توجه به کلام خدا به یکی از سمینارهای شفا رفته و با دادن یک هدیهی خوب و ایستادن در مقابل کشیش شفا دهنده انتظار آن را دارد تا بعد از بازگشت از کنفرانس از شر بیماری خلاص شده باشد، اما بعد از مدتی و خوب نشدن آن شخص فشار روحی به انواع مختلف همراه با بیماری او را آزار میدهد. این که عدم شفای او به دلیل کم ایمانی او بوده یا این که رفتن به آن سمینار و پرداخت پول این احساس را در او ایجاد کرده که از سادگی و شرایط او سوء استفاده شده است. شخص دیگری هر از گاهی فکر میکرد در حال از دست دادن نجات خود است و خداوند با او سر جنگ دارد و میخواهد فیض خودش را از او پس بگیرد. چقدر درد آور است! موضوع آن نیست که شخص گناه و نجات و فیض را درست درک نکرده، موضوع آن است که او اصلا شناخت درستی نسبت به خدا ندارد. اعتقادنامهها با وجود بستری بسیار غنی برای رشد در تعالیم بدون لغزش از کلام عاری از خطا و بدون عیب و ابدی خداوند، ما را یاری میدهند تا با ایستادن بر اصول ایمان مسیحی آسایش ایمان مسیحی را در دردها و در زمان شادی و غم در زمان تنهایی و در جمع در زمان دارایی و نداری دارا بوده و از آن لذت ببریم.
• برای ایستادگی بر اصول کلام خدا
پطرس رسول در رسالهی اول خود چنین میگوید: « بلکه خداوند مسیح را در دل خود تقدیس نمایید، و پیوسته مستعّد باشید تا هرکه سبب امیدی را که دارید از شما بپرسد، او را جواب دهید، لیکن با حلم و ترس.» (اول پطرس۱۵:۳) اعتقادنامهها ما را در شناخت و ایستادگی بر تعالیمی که از پدران ما در کلیسا به ما رسیده است یاری میدهند. تعالیمی که نه بر اساس تجربیات شخصی انسان گناهکار بلکه با درک درست کلیت کلام خدا و با استفاده از فن صحیح تفسیر و کاربرد کتابمقدس جمعآوری شده است. یکی از راهها برای ایستادگی در مقابل تعالیم غلط رشد در شناخت حقایق کلام خدا و اصول ایمان مسیحی است. پولس رسول از تیطس میخواهد تا برای مقابله با معلمین کذبه رهبرانی را که کلام صحیح را دانسته و مشتاق تعلیم و زندگی بر حسب آن هستند در هر جا بگمارد. یکی از کاربردهای اعتقادنامهها مطالعه در جمع رهبران کلیسا است. خادمین کلیسا با مطالعه قسمتهای مختلف و تمرکز بر کلام خدا هم به طور شخصی و هم جمعی در درک اصول رشد کرده و برای انجام امور یکدیگر را بر اساس آن چه در آن تعلیم یافتهاند یاری میدهند.
• برای تشخیص حقیقت و دفع دروغ
امروزه نیز مانندن آن چه از ابتدا وجود داشت تعالیم و نظریات دنیوی و شیطانی بسیاری بر کلیسای مسیح حملهور شدهاند. از ملهدین که تمامیت وجود خدا را رد میکنند تا باورمندان به ادیان دیگر که همواره در صدد هستند تا مسیحیت را یک باور انسانی صرف و یا منحرف شده از حقیقت جلوه دهند تا افرادی که کلام بی عیب و عاری از خطا و کامل خداوند را مکتوبی بر اساس تجربیات بشر و روایتها و قصههایی میدانند که از بستر و خواستگاه کتابمقدس میآیند. متاسفانه در میان تمام ملل نیز افرادی هستند که همراه شدن با ایدههای تازه را نوعی روشن فکر بودن میدانند، غافل از این که بازیچهی دست معلیمن دروغین شدهاند. کافی است شخصی صرفا به دلیل آن که مطالعات زیاد و مدارک و مدارج تحصیلی خاصی دارد نظری خاص در مورد یکی از اصول ایمان مسیحی بدهد، طولی نخواهد کشید که افراد برای هم نظر شدن با آن شخص هرچند نظری کاملا مغایر با کلام خدا داشته باشد به صف شوند. اعتقادنامهها با انسجامی که در توضیح آموزهها دارند و با کاربرد و گستردگی آنها در میان مسیحیان هم چنان یکی از بازوهای قدرتمند کلیسا برای تشخیص حقیقت و دفع دروغ هستند.
• برای پرستش خداوند
تقریبا در تمام اعتقادنامهها به پرسش خداوند اشاره شده است. توضیح در مورد روز سبت و استراحت برای پرسش خداوند و در باب سادگی و کتابمقدسی بودن پرستش. مطالعهی اعتقادنامهها ما را در درک صحیح از مفهوم پرستش و دلیل پرستش کمک میکند. درک این موضوع که خداوند اصول یک پرستش حقیقی را به ما داده است. پرستشی که خالی از هرگونه بتپرستی، انسان محوری و جلال دادن به هرکس و هر چیزی جز خدای زنده و حقیقی باشد. اعتقادنامهها ما را با تعلیم بسیار ساده و در عین حال عمیق از دعای خداوند و ده فرمان آشنا میسازند که بدون هیاهو و توضیحات اضافه ما را با خدایی روبرو مینمایند که مشتاق است قوم او با شناخت و با تمام دل او را بپرستند. نه برای کسب آرامش افراد بلکه برای رشد در شناخت خدا. نه برای ابراز تواناییهای عدهای معدود در کلیسا به عنوان نوازنده و خواننده بلکه برای پرستش جمعی و یک صدای قوم خداوند بدون برجسته کردن یک یا چند انسان در جایی که خداوند و تنها خداوند باید ستوده شود. خواندن و در واقع اقرار به قسمتهای مختلف اعتقادنامهها همواره در کلیسای بعد از اصلاحت مرسوم بوده، زمانی که ایمانداران یک صدا با شادی و ایستادگی بر اصول ایمانی خود بندهایی را اقرار کرده و وفاداری خود را به خداوند و کلام زندهاش اعلام میداشتند. امروزه در اکثر کلیساها مشارکت مقدسین در پرستش صرفا خواندن سرودهاست آن هم در حالی که صدای موسیقی و گروه سرایندگان اجازه نمیدهد مقدسین حتی صدای خودشان را بشنوند. اگر مایل هستید تا با کلیسای خودتان در این مورد صحبت کنید ترسی نداشته باشید. اقرار ایمان در زمان پرستش یکی از رفتارهای کاملا متداول در کلام خداوند است و پدران کلیسا نه فقط در کلیسایی که خدمت میکردند با دیگر ایمانداران ایمان خود را بر اساس اعتقادنامهها اقرار میکردند، بلکه عدهای از آنها اعترافات و اقرارنامههایی نیز نوشتهاند که تا امروز باعث برکت و بنای مقدسین بوده.
• برای اتحاد با مقدسین
خداوند عیسی مسیح برای یگانگی و اتحاد مقدسین با او، خدای پدر و با یکدیگر دعا کرد. یگانگی و اتحاد مقدسین در راستی و بر اساس حقیقت کلام خدا، جهان پیروامون کلیسا را مشتاق شنیدن پیغام انجیل و باعث جلال خداوند میشود. هم چنان که اتحادهای بدون پایه و اساس و دوستیهای خارج از چهارچوب و قاعدهی کلام خداوند میتواند باعث تخریب باشد. امروزه اکثر کلیساها در وبسایت یا دفتر کلیسا مجموعه تعاریفی را به عنوان اعتقادات خود گردآوردهاند. البته بعضی هم ترجیح میدهند صرفا به دو سه جمله بسنده کنند و به نوعی باب را برای ورود افراد با هر طرز فکری باز بگذارند. اما داشتن یک اعتقادنامه و چهارچوب مشخص ایمانی برای یک کلیسای محلی بسیار ضروری است. اول آن که تمام افراد کلیسا در یک اتحاد و باور عمیق کتابمقدسی با یکدیگر رشد کرده و راه وارد شدن عقاید ساختگی که صرفا بر اساس باورهای شخصی و یا تجربیات است بسته میشود. اتحادی که اساس و بنیان آن بر حقایق بنیادین کلام خداوند است اتحادی ماندگار و حقیقی میباشد، اتحادی که خداوند عیسی مسیح برای آن دعا کرد نیز چنین اتحادی است. در باب ۱۷ انجیل یوحنا پیش از آن که عیسی مسیح برای مقدسین دعا کند تا خداوند خدای پدر آنها را در خود و در پسر یک گرداند از خداوند میخواهد تا با کلامش آنها را در راستی تقدیس نماید.
«ایشان را به راستی خود تقدیس نما. کلام تو راستی است.» (یوحنا۱۷:۱۷)
«تا همه یک گردند چنانکه تو ای پدر، در من هستی و من در تو، تا ایشان نیز در ما یک باشند تا جهان ایمان آرد که تو مرا فرستادی و من جلالی را که به من دادی به ایشان دادم تایک باشند چنانکه ما یک هستیم. من در ایشان و تو در من، تا در یکی کامل گردند و تا جهان بداند که تو مرا فرستادی و ایشان را محبّت نمودی چنانکه مرا محبّت نمودی.» (یوحنا۲۱:۱۷-۲۳)
جدایی از این دنیا و اتحاد با مسیح و کلیسای مجیدش فقط از طریق شناخت راستی و حقیقت کلام خدا میسر است. اعتقادنامهها برای درک اصول اساسی کلام خدا و ایجاد یک اتحاد حقیقی در میان ایمانداران در یک کلیسای محلی و در کلیسای جامع بسیار مفید و کاربردی میباشند.
• برای تعلیم و تربیت فرزندان
در کلیسای بعد از اصلاحات فرزندان نقشی بیش از یک آمار کلیسایی را به خود اختصاص میدادند. از همان ابتدا به تربیت کتابمقدسی فرزندان جایگاهی مناسب داده شد و اکثر مفسرین و واعظین مقالات و موعظاتی خاص برای رشد خانواده مسیحی ارائه دادند. اما مطالعه و تعلیم اعتقادنامهها و پرسش و پاسخها در میان اصلاحگرها و مسیحیان پاکدین (پیوریتنها) بسیار باعث شگفتی بود. کودکان در خانوادهها از همان ابتدا خداشناسی و اصول ایمان مسیحی را آموزش دیده و به خاطر میسپردند. به طور مخصوص خلاصههایی که بر اعتقادنامهها نوشته میشد برای کودکان و نوجوانان در خانوادههای مسیحی بود تا با والدین خود و دیگر مقدسین در شناخت خدا و پرستش او رشد کنند. شما هم میتوانید یکی از اعتقادنامههای کلیسایی را که به فارسی نیز موجود است برای مطالعه با فرزندان و خانوادهی خود انتخاب نمایید و روزانه به بخشی رجوع کرده و با طرح سوال و گفتگو و خواندن آیات ساعتی را به مشارکت و مطالعه کلام خدا بگذرانید، بسیار باعث برکت خواهد بود. خوشبختانه، اکثر اعتقادنامههای کلیسایی بعد از اصلاحات که حقایق کلام خدا را به درستی توضیح میدهند به فارسی ترجمه و موجود میباشند.
• برای بشارت صحیح کلام خدا
بشارت حقیقی داستان زندگی ما نیست که خداوند چگونه ما را با میسح آشنا کرده است. بشارت حقیقی داستانها و قصهها و ضربالمثلهای صرف هم نیست. بشارت حقیقی صرفا دعوت کردن افراد به کلیسا و جلسات کلیسایی هم نیست. بشارت حقیقی اعلام کامل و تمام کار خداوند عیسی مسیح برای نجات بشر از طریق کلام خداوند است. به سادگی، در قدرت و محبت. بساری اوقات افرادی که برای نخستین بار پیغام انجیل را میشنود سوالات بسیاری در مورد موضوعات مختلفی در مورد تثلیث مقدس و آیینهای کلیسایی و یا حتی تحریف شدن کتابمقدس میپرسند. مطالعه و شناخت اعتقادنامهها ما را کمک میکند تا با شناختی عمیقتر و تسلطی بهتر نسبت به موضوعات مختلف ایمان مسیحی و کتابمقدس را با دیگران در میان بگذاریم.
باشد که تعمق بر کلام خدا و مطالعه و کابرد صحیح اعتقادنامهها باعث برکت و رشد کلیسای حقیقی خداوند در میان فارسی زبانان عزیز بشود.
منابع
- Bray, Gerald, Creeds, Councils and Christ: Did the early Christians misrepresent Jesus? (Mentor, 2009).
- Burk Parsons, Why Do We Have Creeds? (P & R, 2012).
- Justin S.Holcomb, Know The Creeds and Councils (Zondervan,2014).
- Pelikan, Jaroslav, Credo: Historical and Theological Guide to Creeds and Confessions of Faith in the Christian Tradition, (Yale, 2005).
- Heidelberg Catechism, New Geneva Press (January 12, 2010).
- The Westminster Confession of Faith and Catechisms As Adopted By the Presbyterian Church in America, Christian Education & Publications (2007).
- The Baptist Confession of Faith 1689, Banner of Truth (December 3, 2012).
- Hercules Collins, An Orthodox Catechism, RBAP (June 20, 2014).
- Farsi Bible old version, Iranian Bible Society (Iran 1987).
مسعود ادریسعامری