ما کی هستیم ؟ ۴
شفا یافته گان جسم و روح
عیسای مسیح خداوند و نجات دهندۀ ما هر بار که می خواست شخص نیازمندی را از ناتوانی جسمی و روحی شفا دهند ؛ یکی از این دو سوال بسیار مهم را از آنان می پرسید : " آیا ایمان داری که من می توانم تو را شفا دهم؟ " و یا " چه می خواهی تا برایت انجام دهم ؟ " ما می توانیم در هر چهار انجیل این سوالات را در جاهای مختلف و وقایع گوناگون مشاهده کنیم .اکنون برای یک نمونه از چندین نمونۀ موجود در کتابمقدس به بخشی از انجیل یوحنا در خصوص یک رویداد واقعی و انجام شده مراجعه کنیم و در پیرامون آن بررسی کوتاهی داشته باشیم.بخش مورد بررسی ما از انجیل یوحنا فصل پنجم آیات اول تا نهم می باشد.
لطفاً به شرایط مرد مفلوج در این واقعه دقت کنید. او برای شفا یافتن تقریبا سی و هشت سال زجر کشیده بود و شاید بتوان گفت احتمالاً سالهای زیادی از زندگی دردبار خود را در کنار این استخر گذرانید بود بلکه شاید شفا یابد و از این زندگی دردبار خود رهایی یابد.اما او نتوانسته بود.پس در مرحلۀ اول او نیازمند به شفا بود و مصرانه در پی آن بود ، و اگر نه در کنار استخر چه میکرد ؟! عیسی مسیح چون این را دانست نزد او رفت و آن سوال کلیدی خود را از مرد مفلوج پرسید : " آیا می خواهی تا خوب و سالم شوی ؟ " کمی تامل کنید! به نظر شما چرا باید این سوال را مسیح از مرد مفلوج بپرسد !مگر مرد مفلوج رویایی دیگری به غیر از رهایی از فلج بودن خود داشت ؟ پس چرا مسیح این سوال را از او می پرسد؟با جواب مرد در آیۀ هفتم مسیح به پاسخ خود می رسد.مرد با ناتوانی و ناامیدی می گوید که : " ای آقا ،وقتی آب به حرکت می آید کسی نیست که به من کمک کند و مرا در استخر بیاندازند تا من از جایم حرکت کنم شخص دیگری پیش از من به داخل می رود." لطفاً دقت کنید به این دو اشارۀ مرد مفلوج : "کسی نیست که به من کمک کند." و جملۀ " تا من از جایم حرکت کنم." آنگاه پس از این پرسش و پاسخ کوتاه بین مرد مفلوج و عیسای مسیح او مرد مفلوج را شفا میدهد ؛ بدون اینکه مرد مفلوج دیگر نیازی به آب استخر داشته باشد ! می توان به دو دلیل اساسی بگوئیم که چرا مسیح در ابتدا آن سوال را از مرد مفلوج می پرسد.اولا مسیح می خواست بداند که آیا مرد تمایل به نجات دارد یا نه و آیا تصمیم ایمان او به مسیح تصمیمی قلبی ست یا تنها از روی نیاز.دوما با مطرح کردن آن سوال مسیح در واقع به مرد این را یکبار دیگر اشاره میکند که او قادر به نجات و رهایی با توان خود نیست.این خداوند است که او را نجات می دهد پس به یاد داشته باشد که همواره سپاسگزار خدای زنده باشد که این قدرت را به مسیح داده که او را شفا دهد.
اکنون به این جمع بندی دقت بفرمائید :
الف-مرد مفلوج می دانست که ناتوان است
ب- مرد مفلوج می دانست که نیازمند است.
پ-مرد مفلوج می دانست که خود قادر به شفای خود نیست.
ت- مرد مفلوج هر روز امید به شفا داشت.
ث- مرد مفلوج ایمان شفای خود را در عیسی دید.
ج-مرد مفلوج بدون مراسم متداول با ایمان به مسیح شفا یافت.
چ-مرد مفلوج باید هر روز سپاسگزار خدا می ماند که او را شفا داده است.
سوال من از شما این است : " آیا شما می خواهید تا خوب و سالم شوید؟"
ابتدا باید واقف به ناتوانی خودتان باشید ، به ضعف و به گناه خود.سپس تمام امید رهایی و شفای روحانی و جسمانی خود را تنها و تنها در صلیب مسیح بطلبید ؛ اگر خواهان این هستید که بدون درگیر شدن و دنبال کردن سلسله مراتب مذهبی و دینی از تمام اسارت های روحی خود رهایی یابید. و این را بدانید که تنها شفا یافتن هدف اصلی زیستن ما نیست بلکه زیستن بعد از شفا یافتن اهمیتی به مراتب بالاتر از خود شفا یافتن دارد . از اینرو مسیح به مرد مفلوج که شفا یافته بود گفت : " اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن مبادا به وضع بدتری دچار شوی ."
ما کی هستیم ؟
ما ایمانداران و نجات یا فته گان فیض خدای مهربان و خون مسیح ، شفا یافته گان عیسای مسیح هستیم که ما را از ناتوانی جسمی و روحی دیرینه و کهن سال رهایی داده است.و ما را دعوت به زیستنی در توانایی جسمی و روحی کرده است.
نویسنده: حسین گل هاشم ( ح.گ)