X

من میدانم، ما میدانیم ( نگاهی به رومیان باب ۸ )

 

من میدانم، ما میدانیم

بدان چه خدایی را میپرستی، و بشناس چه ایمانی داری

نگاهی به نامۀ رومیان باب ۸

نه چندان دور مقاله ایی کوتاه در بارۀ " هفت میدانم " بزرگ در کتابمقدس نوشتم و آن را در وب سایت فیض ثبت کردم. در آن مقاله من به طول کتابمقدس نگاه کرده و از افراد متعددی در مکان و زمان معینی این را شنیدیم که مدعی شدند مطلبی را میدانند. ما با دقت نگاه کردیم که این اعتراف " من میدانم" آنها در واقع اساس و بنیان ایمان ما را ریخته است. برای یادآوری من فقط به آن هفت مورد اشاره میکنم سپس به این مقاله میپردازم:

۱-   ایوب میدانست که رستاخیز مرده گان وجود دارد. (ایوب ۱۹: ۲۵- ۲۷)

۲-   موسی میدانست که برگزیده‏ گان باز سقوط خواهند کرد. (تثنیه ۳۱: ۲۷)

۳-   داود میدانست که او یک گناهکار است. (مزمور ۵۱: ۳- ۴ )

۴-   عیسای مسیح میدانست که خداوند است. (یوحنا ۳: ۱۳ )

۵-   پولس رسول میدانست که در او هیچ نیکویی وجود ندارد. (رومیان ۸: ۱۷ )

۶-   پولس رسول میدانست که کلیسای مسیح همواره در خطر است و چه بسا روزی لغزش بخورد. ( اعمال ۲۰: ۲۹- ۳۰ )

۷-   پولس رسول میدانست که به چه کسی ایمان آورده است. ( دوم تیموتی ۱: ۱۲ )

در این مقالۀ کوتاه قصد دارم تا کمی بیشتر در این امر " دانستن " الهیات مسیحی پیش بروم. تا درک کنیم چه چیزی را در مسیح میدانیم. چه چیزی را باید بدانیم و چرا باید بدانیم.

همین چند روز پیش  با یک زوج ایرانی در محل کار برخورد کردم و خداوند این فرصت را به من داد تا از انجیل مسیح و آنچه در مسیحیت برای ما نهفته است با آنها حرف بزنم. وقتی من به این برکت عظیم ایمان مسیحی اشاره کردم که ما در ایمان مسیحی خود " میدانیم " و " دانستن " و " شناخت " خداوند نه تنها با دل و جان بلکه با " فکر " ما بر طبق کتاب تثنیه 6: 5 و فرمایش خود عیسای مسیح در متی ۲۲: ۳۶- ۳۷  تاکید شده است، هر دو زوج سالخوردۀ ایرانی در حالی که گویی برای اولین بار این را میشنیدند با من موافق شدند. اتفاقا این آقا جمشید بود که ادامه داد: " ما در اسلام هیچی نفهمیدیم. به ما تحمیل کردند. به ما با فشار تلقین کردند و ما هم ندانسته از هیچ چیز مدام سر خودمان را تکان دادیم." شاید هیچ ایرانی مثل آقا جمشید گُل خودمان نتوانسته باشد اینقدربا صراحت و روشنی درد کهنۀ ملت ایران و یا ملت مسلمان را درک کرده و به آن اعتراف کرده باشد.

دوستان عزیز! در مسیحیت این درد نباید وارد ایمان ما شود. زیرا تماما توسط طبیب محبوب شفا داده شده است. او با شریک شدن با ما از اسرار و دانش الهی، و دادن روح مقدس خدا به ما، ما را یاری کرده است تا خدا را " شناخته " و او را با تمام دل و جان و فکر خود محبت کنیم.

در این راستا اجازه بدهید تا نگاهی مختصر به نامۀ پولس به ایمانداران در روم، فصل هشتم آن بیاندازیم. زیرا فقط در یک فصل از این نامه ما بیش از پنج بار ما با واژۀ دانستن از زبان پولس آشنا میشویم. اجازه بدهید تا این پنج مورد را نگاه کنیم و ببینیم پولس رسول چه میدانست.

رومیان ۸: ۱۸ " زیرا یقین میدانم که دردهای زمان حاضر نسبت به آن جلالی که در ما ظاهر خواهد شد هیچ است."

درست قبل از این آیه پولس رسول از آنانی که با ایمان به عیسای مسیح " فرزندان خدا " خوانده شده اند سخن گفته است. در آغاز این بخش از نامۀ خود، پولس رسول به ایمانداران میگوید که ما در بند شریعت و قوانین دینی نیستیم بلکه در زیر شریعت و قانون روح خداوند. ما آن ازادی روحانی را در روح مسیح داریم که شریعت آن را هرگز به ما نداده و نخواهد داد. چنین باور و مکاشفه ایی در مسیح،به این معنا نیست که ما در رنج و دردهای جسم و زمین قرار نخواهیم گرفت. بر عکس، آنانی که در روح زندگی میکنند و نه در جسم، معذب تر و مقید تر از آنانی هستند که در شریعت و قوانین دینی بسر میبرند. زیرا اولین در درون فکر و روح و جان شما روی میدهد( روح خدا در ما ساکن است) دومی به اعمال و مقررات دینی در بیرون روی میدهد( شریعت مستلزم اجرای آن است). در آیۀ ۱۷ پولس میگوید " و هر گاه فرزندانیم ( توسط ایمان به مسیح) وارثان هم هستیم یعنی ورثۀ خدا و هم ارث با مسیح اگر شریک مصیبتهای او هستیم تا در جلال وی نیز شریک باشیم." آنانی که در روح مسیح بسر میبرند، دردهای زندگی را متحمل میشوند اما در پی پاداش زمینی نیستند. در پی این نیستند که از انسان جلال بگیرند. یا برای خشنودی انسان آن را انجام بدهند. آنها به پاداش نهفته شده در دنیای دیگر امید دارند. پولس رسول به این با اعتماد و اطمینان خاطر نگاه کرده است. او با قوت و روشن بینی به این دانستن خود در مسیح اعتراف میکند پس میگوید "زیرا یقین میدانم که دردهای زمان حاضر نسبت به آن جلالی که در ما ظاهر خواهد شد هیچ است."

من نمیدانم شما در چه درد و مصیبتی اکنون بسر میبرید. من نمیدانم برای انجیل است یا بدلیل جسم. اما اگر برای مسیح است و بخاطر ایمان به مسیح و داشتن نام او شما متحمل درد و رنج هستید مادامی که در مسیح هستید؛ هر چه رنج و درد شما باشد؛ هر چقدر کشنده و غیرقابل تحمل باشد؛ غیر قابل وصف باشد؛ هر چه باشد...در قیاس با آن پاداشی که در انتظار شماست، ابعاد غیرقابل وصف آن، چگونگی بی شرح آن، ازلیت آن؛ پولس نمیگوید یک ذره است، کم است، میگوید " هیچ است ". پولس میگوید او این را میداند. و آن را با " یقین " میداند. با اطمینان میداند.

رومیان ۸: ۲۲ " زیرا میدانیم که تمام خلقت تا الان با هم در آه کشیدن و درد زه میباشند."

این " میدانیم " را که پولس جمع بسته است، رو به جهان بینی مسیحی ما دارد. پولس میگوید ما از آنچه در دنیا روی میدهد بی خبر نیستیم. ما میدانیم چرا اینجا هستیم. میدانیم که چرا در درد و رنج هستیم. و میدانیم که نه تنها ما بلکه تمام آفرینش به دلیل گناه و شرارت انسان آلوده شده و حتی تمام هستی در پی آن جلالی میباشد که در آغاز آفرینش توسط دستان خالق خود دریافت نمود. این درد و آه خلقت میتواند طیف بسیاری را شامل شود از جمله حوادث ناگوار طبیعی، زلزله، آتشفشان، طوفان، فرسایش زمین، کوهها، و آنچه انسان گناهکار بر سر طبیعت آورده است و آنچه طبیعت بدلیل فساد انسان بر زمین و تمام خلقت آورده است. همۀ اینها با هم از یک بازگشت به نزد خالق سخن میگوید. نیاز به رهایی. نیاز به آزادی از این اسارت و از این زنجیرهای ویرانی. پولس میگوید اگر هیچ انسانی بر روی زمین، متفکرین و مذهبیون و فیلسوفها و کارشناسان دنیا ندانند چه بر دنیا و هر آنچه در آن است میگذرد، ما ایمانداران مسیح میدانیم چه بر دنیا و خلقت میگذرد. ما میدانیم که روزی فرا میرسد که تمام آفرینش و خلقت تازه و نوین میگردد و آسمان و زمینی تازه خلق میشود که دیگر در درد و رنج بسر نخواهد برد. پولس رسول میگوید ما این را " میدانیم. "

رومیان ۸: ۲۶ " و همچنین روح نیز ضعف ما را مدد میکند زیرا که آنچه دعا کنیم بطوری که میباید نمیدانیم لکن خود روح برای ما شفاعت میکند به ناله هایی که نمیشود بیان کرد."

جالب است نه؟ پولس رسول شخصی که بارها و بارها با اطمینان و اعتماد راسخ از دانستن و دانش الهیاتی خود در مسیح سخن گفته است درست در وسط این بخش از نامۀ خود به ما یادآوری میکند که به رغم تمام دانستن ما در مسیح، اموری در مسیح و زندگی مسیح میباشد که ما نمیدانیم. این نوع ندانستن گناه و جرم نیست، بلکه بر عکس خوب است که نمیدانیم، زیرا آنگاه میتوانیم نیاز به داشتن مسیح را بیشتر و بیشتر درک کنیم. مانند نوزادی که در نیاز شیر مادر، و فراغ از آن، گریه میکند، جیغ میزند تا اینکه دهان خودش را بر پستان مادر بگذارد و شیر گرم را بنوشد. آنگاه آرامش برقرار میگردد!

در این بخش پولس رسول میگوید که ما مسیحی هستیم اما هنوز انسان هستیم. ما در مسیح قوی هستیم اما هنوز در ضعف بسر میبریم. ما در اوج درخواستهای روحانی خود، قصد داریم تا نیازروحانی خود را با خدایی که روح است و جسم نیست در میان بگذاریم، اما ما جسم هستیم. ما سنگین از تمامی رتق و فتق زمین و مخلفات و شیدای اغوا کنندۀ آن! چگونه میتوانیم با زبانی دعا کنیم که گوش خدایی که روح است آن را بشنود؟ عیسای مسیح به ما وعده داده است که او با ما خواهد بود و ما را هرگز ترک نمیکند اما مگر برای شما تاکنون روی نداده است که شماره تلفن عزیزترین شخص خودتان را، کسی که روزی حداقل سه بار با او صحبت میکردید را ناگهان فراموش کنید؟ ما نیز گاها کلمات و درخواستها را گم میکنیم. این طبیعی است. ما انسان هستیم. ما ناتوانیم. پولس رسول میگوید ما آنطور که باید با خدای خود در خصوص نیازها و درخواستهای خود در دعا گفتگو کنیم را " نمیدانیم "، فراموش میکنیم، سنگین میشویم. پولس میگوید اما این را روح خدا که در ما ساکن است میداند. او میداند که ما گاها قادر به بیان آنچه میخواهیم با پدر آسمانی سخن بگوییم را نیستیم اما دلگرم هستیم زیرا میدانیم این ضعف ما را روح خدا برای ما برآورده میکند. از اینرو او در غلاطیان میگوید " اما چونکه پسر هستید خدا روح پسر خود را در دلهای شما فرستاد که ندا میکند یا ابا یعنی ای پدر." ( غلاطیان ۴: ۵)

رومیان ۸: ۲۸ "و میدانیم که به جهت آنانی که خدا را دوست میدارند و به حسب ارادۀ او خوانده شده اند همه چیزها برای خیریت ایشان با هم در کار میباشند."

کمتر ایمانداری است که مطالعه کنندۀ کلام خدا بوده اما از این آیه بی خبر باشد. ما آن را حفظ هستیم. این آیه یکی از دلگرم کننده ترین آیات موجود در کتابمقدس ما میباشد. شیرازه و عصارۀ این آیه از وجود خود عیسای مسیح و زندگی و تعالیم او به پولس رسول رسیده است. بارها و بارها در زندگی زمینی خود عیسای مسیح به این نکته اشاره نمود که خدای پدر از تمام نیازها و تمامی درخواستها و تمامی مشکلات ما با خبر است پس نگران و مضطرب نباشیم. یعنی چه؟ یعنی هیچ حادثه ایی در زندگی ما خدا را غافلگیر نمیکند. نه در گذشته نه امروز و نه فردا. خدا قبلا در حوادث زندگی ما بوده است، شاید ما قادر به دیدن و درک این حقیقت در زمان وقوع حادثه نباشیم و نزد خدا فریاد بزنیم که کجا هستی؟ اما خدا درست همانجاست! یوسف این را نمیدانست وقتی که توسط برادرانش کتک خورد به ته چاه افتاد و او را به چند نقره مانند برده ایی به بیگانگان فروختند. وقتی با زنجیر راه طولانی غربت را با اشک و آه طی کرد و سالها در میان ملتی غریب و فرهنگی غریب به دور از محبت پدر و خانواده اش بسر میبرد. یوسف آن " خیریت " خدا را ندید تا اینکه خود خدا چشمانش را باز کرد تا مسیر ترقی و رشد و مقامی را که بدست آورد را با دقت دیده و آنگاه ببیند که خدا در تمام آن روزها با او بوده و او را ترک نکرده بوده است.( پیدایش ۵۰: ۲۰ )

آیا من و شما خدا را دوست داریم؟ آیا من و شما خود را خوانده شدۀ خدا میدانیم؟ پس باید بدانیم که نه یک چیز و نه یک واقعه و نه یک رویداد بلکه " همه چیزها " در هر شرایط و هر وضعیتی، هر زمان و هر موقعیتی، هر آنچه که امروز در آن هستیم و یا هر آنچه که فردا در آن خواهیم بود، شکست روحانی یا پیروزی روحانی، شکست جسمانی یا پیروزی جسمانی، سلامتی یا بیماری، تولد یا مرگ، شادی یا گریه، اخراج شدن از کار یا ترفیع کاری، اجازۀ اقامت گرفتن یا از کشوری خارج شدن، زندان رفتن یا از زندان آزاد شدن... خلاصه " همۀ چیزها " برای " خیریت " من و شماست. آیا من و شما این را " میدانیم

رومیان ۸: ۳۸ " زیرا یقین میدانم که نه موت و نه حیات و نه فرشتگان و نه روساء و نه قدرتها و نه چیزهای حال و نه چیزهای آینده و نه بلندی و نه پستی و نه هیچ مخلوق دیگر قدرت خواهد داشت که ما را از محبت خدا که در خداوند ما مسیح عیسی است جدا سازد."

آنچه که باید از خودمان صادقانه در خصوص این ادعای پولس رسول که یکی از طلائی ترین گفته های او در طول نوشتجات او میباشد بپرسیم این است که " پولس با چه اطمینانی " یقین " دارد و آن را " میداند"؟ کارشناسان اسلامی پولس رسول را به خیلی اتهامات بیمورد محکوم میکنند. یکی از آنها این است که پولس رسول برای خودش مسیحیت را خلق کرد و اگر نه مسیح هرگز نگفت که خداوند است و این را و آن را تعلیم نداد. اجازه بدهید تا به این ادعای معروف پولس رسول که به مدت هزاران سال نور و قوت ایمانداران مسیحی در روزهای سخت و جفاها و مصیبتها و درد بوده است نظر کنیم و ببینیم او از کجا چنین یقین و باوری را حاصل کرده است؟ رومیان 8 : 38 یکی از ایات در الهیات مسیحی است که بعنوان تضمین ابدی نجات در مسیح استفاده میشود. عهد جاودانی با مسیح. عهد جاودانی شراکت با او در بهشت. و این نه از پولس و نه از پطرس و نه از متفکرین مسیحی بلکه مستقیما از ادعا و تعلیم خود عیسای مسیح نشات گرفته است. عیسای مسیح رو به یهودیان میکند و میگوید " گوسفندان من آواز مرا میشنوند و من آنها را میشناسم و مرا متابعت میکنند. و من به آنها حیات جاودانی میدهم و تا به ابد هلاک نخواهند شد و هیچکس آنها را از دست من نخواهد گرفت. پدری که به من داد از همه بزرگتر است و کسی نمیتواند از دست پدر من بگیرد. من و پدر یک هستیم." ( یوحنا ۱۰: ۲۷- ۲۹ ) او رو به پدر آسمانی خود کرده و چنین دعا میکند " و هر کس را که به من داده ایی حفظ نمودم که یکی از ایشان هلاک نشد. " ( یوحنا ۱۷: ۱۲ ) و رو به شاگردان خود کرده و میفرماید " و اگر بروم و از برای شما مکانی حاضر کنم باز میایم و شما را برداشته با خود خواهم برد تا جاییکه من میباشم شما نیز باشید." ( یوحنا۱۴: ۳)

چرا پولس رسول یقین دارد که هیچ چیز، هیچ چیز نمیتواند او را از وعدۀ ازلی خدا به او جدا سازد؟ زیرا به خدایی که ایمان آورده است یقین و ایمان دارد. به او اعتماد دارد. زیرا میداند که در خود او هیچ محبتی نیست، او هیچ محبتی ندارد، او نمیتواند هیچ محبتی را از خودش خلق کند یا بسازد یا تحمیل کند، زیرا یا موقتی است یا تصنعی. اما در خداوند و نجات دهنده اش تمام محبت بی پایان، ازلی ذخیره است که میتواند از آن همواره بنوشد. پولس به این محبت بی زوال خدا یقین دارد و این را میداند.

خلاصۀ کلام

با نگاهی مختصر به زندگی پولس رسول ما به سّری الهی پی میبریم که باید موجب تشویق و تقویت ایمان ما در عیسای مسیح گردد. زیرا پولس رسول:

الف- میدانست که به چه کسی ایمان آورده است. ( دوم تیموتی ۱: ۱۲ )

ب- میدانست که چه باید برای مسیح و انجیل او متحمل شود. ( اعمال رسولان ۲۰: ۲۲- ۲۴ )

پ- میدانست که سرانجام او چیست. ( دوم تیموتی ۴: ۷- ۸ )

ت- و میدانست که در سفر از نقطۀ الف به نقطۀ پ؛ در مسیر زندگی زمینی خود، محبت ازلی خدا همواره با اوست، یقین داشت که نه تنها بر روی زمین، بلکه این محبت حیات ازلی و ابدی او را نیز تضمین کرده است.

ایماندار مسیحی!

کورکورانه مسیح را دنبال نکن! دانش مسیحی و الهیات خودت را از واعظ و سخنران و یا متفکر مسیحی نگیر! همواره گوش شنوا برای تعلیم داشته باش و به آنانی که این وظیفۀ روحانی را در قبال رشد شما خدمت خود میدانند، وفادار و قدردان باش؛ اما خودت باش و بدان که به چه کسی ایمان آورده ایی. گرسنۀ دانش و معرفت مسیح باش. در آن کوشا باش و همواره بیشتر از آن بخواه. صادقانه و با پیگیری کلام خداوند را مطالعه کن. بپرس. به جستجوی پاسخ آن برو. تجارب کتابمقدس از آنانی که میراث خود را برای نسل آینده باقی گذاشته اند این را به ما ثابت کرده است که همۀ آنانی که توانسته اند بر روی زمین نور و نمک حقیقی باشند و برای پادشاهی آسمانی مفید قرار گرفته و خدای پدر را بر روی زمین در میان آدمیان جلال بدهند، آنهایی بوده اند که " میدانستند " به چه کسی ایمان آورده اند و حاضر بودند تا برای این شناخت و دانشی که توسط فیض خداوند بدست آورده اند، تمام زندگی و مال و جان خود را بدهند. زیرا تنها با دانستن و درک درست ایمان است که جانها شیفتۀ خداوند ثمرات نیکو بار خواهند آورد. زیرا خداوند طالب چنین پرستنده گانی است نه آنانی که کورکورانه در تاریکی ایمان مذهبی خود قدم میزنند و هر زمان بازیچه و مورد دسیسۀ انبیاء، معلمین و رهبران کاذب خود هستند.