X

پنج اصل بعلاوه یک... خلاصه ایی از کتاب «برادران ما حرفه‌ای نیستیم» نوشته: جان پایپر

پنج اصل بعلاوه یک اصل که انجیل عیسای مسیح آن است!

راز نهفته در انجیل عیسای مسیح

خلاصه‌ایی از بخش کتاب " برادران ما حرفه ایی نیستیم!" نوشتۀ: جان پایپر

نویسنده: حسین گل هاشم( ح.گ)

( هر آنچه که به صورت آیتالیک برجسته شده است، آیاتی که به صورت آیتالیک به نظر میاید، عینا از خود کتاب ترجمه شده است. آیات از کتابمقدس از ترجمۀ قدیم قید شده است.  مابقی نوشتجات برداشت شخصی نویسندۀ مقاله از این بخش کتاب است.)

در بخش ششم این کتاب جان پایپر به واعظان و معلمان و آنانی که ایمانداران را تعلیم میدهند چنین میگوید که نگاهی دیگر به انجیل عیسای مسیح انداخته و یکبار دیگر خوب درک کنند که انجیل عیسای مسیح به چه نام هایی خوانده میشود و آن را برای نوایمانان شرح دهند تا آنها نیز ارزش انجیل عیسای مسیح را بیشتر و بیشتر درک کنند.

او تاکید میکند که او قصد ندارد برداشت سنتی و کتابمقدسی را از معنای انجیل بردارد یا کم رنگ کند، هرگز، بلکه قصد دارد تا عمیق تر به آنچه که انجیل هست نگاهی تازه بیاندازد. جان پایپر انجیل یا خبر خوش عیسای مسیح را شش نام خطاب میکند:

۱- انجیل عیسای مسیح یک نقشه است، " بر طبق کتابمقدس " 

" زیرا که اول به شما سپردم آنچه نیز یافتم که مسیح بر حسب کتب در راه گناهان ما مُرد. و اینکه مدفون شد و در روز سیّم بر حسب کتب برخاست." ( اول قرنتیان ۱۵: ۳- ۴ )

" چنانکه ما را پیش از بنیاد عالم در او برگزید تا در حضور او در محبت مقدس و بی عیب باشیم. که ما را از قبل تعیین نمود تا او را پسر خوانده شویم بوساطت عیسای مسیح بر حسب خشنودی ارادۀ خود." ( افسسیان ۱: ۴- ۵ )

انجیل در فکر خدا بوده است، قبل از آفرینش هستی. نقشۀ خدا بوده است. طرح خدا بوده است. ناگهانی نبود. از اینرو نجات ما در مسیح بواسطۀ ایمان به مرگ مسیح نیز نقشۀ خداوند قبل از آفرینش هستی بوده است.

۲- انجیل عیسای مسیح یک حادثۀ تاریخی است، مرگ و رستاخیز عیسای مسیح.

" زیرا که اول به شما سپردم آنچه نیز یافتم که مسیح بر حسب کتب در راه گناهان ما مُرد. و اینکه مدفون شد و در روز سیّم بر حسب کتب برخاست." ( اول قرنتیان ۱۵: ۳- ۴ )

یکی از اشکالات و نادانی عظیم دین اسلام و قرآن در رد کردن چنین حادثۀ تاریخی میباشد. و ما مسلمانان تا به همین امروز چنین واقعۀ تاریخی را رد میکنیم و با رد کردن یک حقیقت فیزیکی و روی داده، به مدت هزار و چهارصد سال، اساس ایمان و باور خود را غیر منطقی، غیر استدلال و خارج از اصل ثابت علمی به دنیا معرفی کرده ایم.

  مرگ مسیح بر خلاف شاخۀ دورغین و گمراه ناستیک ( پیروان دروغین مسیح در قرن اول) یک امر روحانی و تخیلی نبوده است، یک حادثۀ تاریخی میباشد. شخصی بنام عیسای ناصری معروف به مسیح، اهل ناصرۀ جلیل که دارای مادری زمینی بود، برادران و خواهرانی چند داشت، در زمان حکومت پیلاطس فرماندار رومی میزیست. او  توسط شاگرد خود خیانت شد، بازداشت شد، دادگاهی شد، محکوم به مرگ شد، شلاق خورد و مصلوب شد، و نهایتا بر صلیب مُرد. در مرگ او سربازان و یارانش و مردم عادی شاهد بودند. دفن شد، اما روز سوم از مرگ قیام کرد. آن هم بر طبق شهادت صدها انسان. این یک واقعۀ تاریخی میباشد. نه یک داستان.

۳- انجیل عیسای مسیح یک دستیابی است : گناه و خشم خدا در آن پاسخ داده شده است، نیکی مطلق و زندگی در آن مهیا گشته است.

مسیح لعنت ما را از ما برداشت. خشم خدا یکی از مهلک ترین و اساسی ترین مانع انسان از داشتن رابطۀ مستقیم انسان با خدا بوده است. مادامی که این خشم وجود دارد( به دلیل گناه و شرارت انسان) انسان هرگز قادر به نزدیک شدن به خدا نیست. باید این خشم برداشته شود، اما قبل از آن باید لعنت گناه برداشته شود، گناه برداشته شود تا خشم خدا برداشته شود؛ عیسای مسیح با مرگ خود بر صلیب با کفاره شدن برای ما، لعنت گناه را از ما برداشت، از اینرو خشم خدا نیز از ما برداشته شد؛ البته محو نشد، بلکه هر دوی آن بر مسیح ریخته شد. او برای ما گناه شد. او خشم را بر خود گرفت پس، لعنت شد یعنی مصلوب گشت.

"مسیح ما را از لعنت شریعت فدا کرد چونکه در راه مل لعنت شد چنانکه مکتوب است معلونست هر که بر دار آویخته شود." ( غلاطیان ۳: ۱۳ )

" زیرا آنچه از شریعت محال بود چونکه به سبب جسم ضعیف بود خدا پسر خود را در شبیه جسم گناه و برای گناه فرستاده بر گناه در جسم فتوی داد." ( رومیان ۸: ۳ )

" آنکه به پسر ایمان آورده باشد حیات جاودانی دارد و آنکه به پسر ایمان نیاورد حیات را نخواهد دید بلکه غضب خدا بر او میماند." ( یوحنا ۳: ۳۶)

۴- انجیل عیسای مسیح هدیۀ رایگان است: موعظۀ انجیل عیسای مسیح با برداشتن گناهان و خشم خدا. همۀ مردم خوانده شده اند تا بواسطۀ تنها ایمان آوردن به عیسای مسیح، نه با شریعت و کار، بلکه فقط با ایمان، حیات ازلی را دریافت نمایند.

" زیرا یقین میدانیم که انسان بدون اعمال شریعت محض ایمان عادل شمرده میشود." ( رومیان ۸: ۲۸ )

" زیرا که محض فیض نجات یافته اید بوسیلۀ ایمان و این از شما نیست بلکه بخشش خداست. و نه از اعمال تا هیچکس فخر نکند." ( افسسیان ۲: ۸- ۹ )

این آن چیزیست که برای انسانهایی که تمام عمر خود پایبند اصول دینی و شریعت دین خود بوده اند نمیتواند به راحتی قابل هضم باشد. دقیقا اینجاست که فیض خدا خود را با تمام قامت و بلندای خود به ما نشان میدهد. هیچکس سزاوار نجات نبوده و نیست. همه رایگان و یکسان نزد خدا میتوانند بواسطۀ ایمان قلبی نجات یافته و حیات ابدی را دریافت نمایند.

۵- انجیل عیسای مسیح یک کاربرد است: این کاربرد با یگانه شدن در مسیح بواسطۀ ایمان به او برای همۀ انسانها میسر میگردد، توسط روح القدس او و توسط کلام مقدس خود خداوند.

" زیرا اگر بر مثال موت او متحد گشتیم هر آینه در قیامت وی نیز چنین خواهیم شد." ( رومیان ۶: ۵)

" زیرا همگی شما بوسیلۀ ایمان در مسیح عیسی پسران خدا میباشید." ( غلاطیان ۳: ۲۶ )

سپس جان پایپر در این بخش به آخرین نامی که انجیل عیسای مسیح خوانده میشود، که از دید او نه تنها دیگر پنج نامی که تاکنون بعنوان : نقشۀ خدا، حادثۀ تاریخی، دستیابی، هدیۀ رایگان و شیوه و کاربرد زندگی تضیعف یا کم رنگ بلکه همۀ آنها را با هم متحد ساخته و معنایی خاص به انجیل عیسای مسیح میدهد. او در بخش ششم میگوید:

۶- انجیل عیسای مسیح خود خداست. پایپر میگوید ما با دانستن اینکه انجیل عیسای مسیح خود خداست که به ما داده شده است بیشتر و بیشتر از آن لذت برده، در آن زندگی کرده و آن را اجرا میکنیم.

او میگوید در در دوم قرنتیان فصل چهارم چنین میخوانیم:

" که در ایشان خدای اینجهان فهم های بی ایمانشان را کور گردانیده است که مبادا تجلی بشارت جلال مسیح که صورت خداست ایشان را روشن سازد." ( ۴: ۴ ) پولس رسول میگوید که " تجلی بشارت جلال مسیح " که همان بشارت خبر خوش انجیل نجات عیسای مسیح میباشد. این بشارت، این انجیل، در واقع " صورت خداست." و پولس اینگونه این دو را با هم برابر ساخته است.

در تمام پهنای انجیل عیسای مسیح خدا حضور دارد. قبل از اینکه آغازی بر هستی باشد، نقشۀ نجات یا انجیل در فکر خدا قرار داشته است. خدا در طول تاریخ بشری آن را طرح ریزی کرده و آن را به رغم حوداث و وقایع متعدد تاریخ اسرائیل، در زمان معین بر روی زمین اجرا میکند، خود خدا آن را در بالای تپۀ جلجتا به اوج میرساند، و خود خدا در رستاخیز تنها فرزند خود از مرگ شادمان میگردد، تمام قدرت آسمان و زمین را به او وامیگذارد، و او را داور بر تمام هستی میگرداند. یعنی خود خدا. پس میتوان با شهامت و اطمینان گفت که انجیل عیسای مسیح خود خداست.

چه شور و شوق عظیمی! چه افتخاری! چه برکت غیرقابل وصفی! چه هدیۀ غیرقابل تشریحی! که ما امروز خود خدا را در انجیل عیسای مسیح نه تنها در راه نجات خود داریم بلکه در تمام فکر و جان و دل خود حک شده و ثبت شده و مهر و موم شده داریم؛ و این آن حقیقتی است که باید نو ایمانان بدانند. باید به آنان گفته شود. باید موعظه شود.