کیست آمرزندۀ گناهان؟
سوالی مشترک در کتابمقدس و قرآن
ایمان مسیحی ما بر طبق سندیت کتابمقدس به ما این حقیقت را میدهد که : " همه گناه کرده اند و از جلال خدا قاصر میباشند."( رومیان ۳: ۲۳ ) نه به دلیل اینکه گناهی از آنان سر میزند، بلکه اگر حتی کارهایش عالی و صنعت دست آنان بی نظیر و تمامی رفتارش به نظر پسندیده باشد، هنوز گناهکار هستند!( اشعیاء نبی ۶۴: ۶ ) زیرا کتابمقدس مسیحی ما به ما ثابت میکند که انسان گناهکار است و گناه میکند به دلیل ذات گناه آلود خود. به دلیل تولدی که از نسل خود آدم و حوا دارد، یعنی آدم و حوا که گناه کردند. به نظر من تفاوت عظیم و درۀ غیر قابل پر شدن و نزدیک شدن هم باوری مسیحیت و اسلام قطعا بر روی همین موضوع بنا شده است. گناه و اصلیت آن در مسیحیت مستقیما به عمل انسان و با انتخاب انسان انجام شده است. درست است که شیطان انسان را فریب داد، اما هم آدم و هم حوا حقیقت الهی را از قبل میدانستند و میدانستند که با خوردن از آن درخت خواهند مرد، اما خوردند! شیطان میوه را به دست حوا نداد، بلکه حوا میوه را چید؛ شیطان میوه را به آدم نداد، حوا میوه را به آدم داد. اما در قرآن اصلیت و اساس گناه هرگز به آن اشاره نشده و قرآن هیچ پاسخ درست و ریشه ایی به دل شریر انسان، فکر گناه آلود او، رفتار نفسانی او، شهوت اشباع نشدنی او، طغیان او بر علیۀ قدوسیت خدا، بی میل بودن به شنیدن حقیقت الهی و عدم اشتیاق و تشنه بودن به نیکی مطلق خدا نداده و شما هیچ دلیل درست و قانع کننده ایی در هیچ سوره ایی در قرآن که با پیام مرکزی و اصلی تمام قرآن نیز موزون و هماهنگ باشد پیدا نخواهید کرد. و وقتی که قرآن به این آغاز هرگز اشاره نکرده باشد، چگونه میتواند ریشه ایی برای آمرزش گناهان و چگونگی آن ببیند؟ چگونه میتواند به خوانندگان و ایمانداران خود توضیح دهد که چگونه گناهان آنها آمرزیده خواهد شد؟ جالب اینجاست که من شما را به سوره و آیاتی در قرآن میبرم که گویای این سوال است.
ماجرایی را در هر سه انجیل متی و مرقس و لوقا میخوانیم که عیسای مسیح در منزلی که در کفر ناحوم میباشد ساکن است.( متی ۹: ۱- ۸ و مرقس ۲: ۱- ۱۲ و لوقا ۵: ۱۷- ۲۶ ) طبق معمول وقتی مردم فهمیدند که او در منزل است به نزدش آمدند، طوری که کسی نمیتوانست از در منزل وارد شود. در این میان تعدادی، دوست بیمار خود را که در بستر بستری بود و نمیتوانست قدم بزند را برای شفا به نزد عیسای مسیح میاورند، نمیتوانند از در وارد شوند، پس بالای پشت بام رفته، سقف را برداشته و با طنابی، دوست فلج خود را با طنابهایی که داشتند از سقف پایین میاورند و او را روبروی عیسای مسیح پایین میاورند. آیۀ ۵ فصل دوم انجیل مرقس بلافاصله به ما میگوید که عیسای خداوند متوجۀ ماجرا شد و در شگفت ماند. پس میخوانیم:" عیسی چون ایمان ایشان را دید مفلوج را گفت:" ای فرزند گناهان تو آمرزیده شد."( آیۀ ۵ ) حضاری که آنجا در میان مردم بودند، یعنی کاتبان، که مفسرین تورات و نوشتجات عهد عتیق بودند و به خوبی قوانین و شریعت موسی را میدانستند این را شنیده و بلافاصله پی به یک اعتراف بسیار عجیب و غیرعادی بردند. و با چشمان و گوشهای خود شاهد ماجرایی بودند که تاکنون هرگز با آن روبرو نشده بودند. مرد مفلوج که قاعدۀ باور یهود این بود که او به دلیل گناهان نیاکان یا خودش مفلوج شده است و او نیاز دارد تا شریعت و قوانین متعددی را انجام دهد بدون اینکه کاری انجام دهد از جهت عیسای مسیح " گناهانش آمرزیده میشود". دوستان باید دقت کنید که قوانین شریعت موسی برای آمرزش گناهان آنها نبود، بلکه برای پاک شدن جسم و لوازم و زمین و خانه و اموالشان. شریعت موسی برای آمرزش گناهان نبود برای پاک کردن جسمانی آنها برای اینکه خدا در میان آنها بود، لزومی بود. خدا در خیمۀ عبادت که در مرکز اردوگاه اسرائیل بود حضور داشت( در زمان سلیمان به بعد این کار را معبد اورشلیم انجام داد)پس باید آنها در حضور خدا پاک میبودند. آمرزش گناهان فقط و فقط متعلق به خدا بود. خدا آمرزندۀ گناهان بود نه قربانی ها و شریعت. دقیقا به همین دلیل بلافاصله از جانب کاتبان یهود میخوانیم:" لیکن بعضی از کاتبان که در آنجا نشسته بودند در دل خود تفکر نمودند. که چرا این شخص چنین کفر میگوید غیر از خدای واحد کیست که بتواند گناهان را بیامرزد."( آیۀ ۷) اعتراض کاتبان در آن مجلس اعتراضی درست بود. اما نادرست بود زیرا هنوز عیسای مسیح را نشناخته بودند.
اکنون توجه کنید به ماجرایی در قرآن. بعد از جنگ اُحُد است. و سپاه اسلام شکست سنگینی از گروه مقابل میخورد. شکستی که برای محمد و فرماندهان او غیرقابل باور بود. محمد در سورۀ آل عمران آیات 133 به بعد در این خصوص سخن گفته است و جالب است که بارها و بارها در این ایات که در خصوص شکست سپاه اسلام است به آمرزش گناهان اشاره شده است. به نظر میرسد که محمد شکست سپاه اسلام را در اُحُد به دلیل گناهان آنها میبیند. و میگوید که مسلمانان برای گناهان خود باید از نزد الله آمرزش گناهان خود را طالب باشند. در آیۀ ۱۳۳ میخوانیم:" بر یکدیگر پیش گیرید برای آمرزش پروردگار خویش و رسیدن به آن بهشت." و نهایتا محمد به یک نتیجۀ بزرگ در این خصوص میرسد. در آیۀ ۱۳۵ میخوانیم:" و آن کسان که چون مرتکب کاری زشت شوند یا به خود ستمی کنند، خدا را یاد میکنند و برای گناهان خویش آمرزش میخواهند و کیست جز خدا که گناهان را بیامرزد؟" لطفا دقت کنید به این دو جمله که پشت سر هم آمده است: "برای گناهان خویش آمرزش میخواهند." و این جمله که:" و کیست جز خدا که گناهان را بیامرزد؟" اگر طلب آمرزشی وجود دارد، گویای وجود گناه است. نیاز به یک آمرزش گناهان در امت اسلام وجود دارد.زیرا امت اسلام گناهکار است. هیچکس نمیتواند این آمرزش را بیاورد. به همین دلیل است که در سورۀ فتح آیۀ ۲ چنین میخوانیم که الله به محمد میگوید:" تا خدا گناه تو را آنچه پیش از این بوده و آنچه پس از این باشد برای تو بیامرزد." اگر آمرزش گناهانی از جانب الله قید شده است، باید گناهی بوده باشد. و قرآن علنا ناتوانی انسان را در آمرزش گناهان خود قید میکند." کیست جز خدا که گناهان را بیامرزد؟" قرآن حقیقت کتابمقدس را اعتراف کرده است. اکنون این نوشتۀ سورۀ آل عمران را با آیۀ 7 فصل دوم مرقس که کاتبان یهودی میگویند کنار هم بگذارید:" غیر از خدای واحد کیست که بتواند گناهان را بیامرزد." برگردیم به ماجرای در کفرناحوم!
سپس مرقس به ما میگوید که وقتی کاتبان در مجلس به گفتۀ مسیح چنین اعتراضی کردند، اعتراضی که علنی نبود بلکه در دلهای خود کرده بودند. پس میخوانیم:" در ساعت عیسی در روح خود ادراک نموده که با خود چنین فکر میکنند بدیشان گفت:" از بهر چه این خیالات را بخاطر خود راه میدهید. کدام سهل تر است مفلوج را گفتن گناهان تو آمرزیده شد یا گفتن برخیز و بستر خود را برداشته بخرام. لیکن تا بدانید که پسر انسان را استطاعت آمرزیدن گناهان بر روی زمین هست؛" مفلوج را گفت:" ترا میگویم برخیز و بستر خود را برداشته به خانۀ خود برو."( ایات ۸- ۱۱ ) در انجیل لوقا میخوانیم که " و حیرت همه را فرو گرفت و خدا را تمجید مینمودند و خوف بر ایشان مستولی شده، گفتند:" امروز چیزهای عجیب دیدیم." ( لوقا ۵: ۲۶) البته که باید حیرت کنند! البته که چیزهای عجیبی دیده بودند! برای اولین بار در تاریخ اسرائیل جوانی در میانشان ایستاده بود و میخرامید که فرمان داد و گناهان مرد مفلوجی آمرزیده شد و به دلیل فیض خدا شفا یافت و برخاست و تشک خودش را زد زیر بغل خودش و سوت زنان رفت! لطفا تمرکز کنید به آیۀ :" لیکن تا بدانید که پسر انسان را استطاعت آمرزیدن گناهان بر روی زمین هست." تمام راز مسیحیت در این آیه نهفته است. این همان رازیست که در برابر چشمان مسلمانان بسته مانده است و خدا هنوز برای آنها روشن نساخته، کمااینکه برای محمد آن را آشکار نساخته بود، به دلیل عدم ایمان او و پیروان او به خداوندی عیسای مسیح. این همان راز آمدن عیسای مسیح بر روی زمین است. در اشعیاء میخوانیم:" من هستم که بخاطر خود خطایای ترا محو ساختم و گناهان ترا به یاد نخواهم آورد." ( اشعیاء نبی ۴۳: ۲۵ ) اکنون این ایه را کنار فرمایش عیسای مسیح در مرقس بگذارید:" پسر انسان را استطاعت آمرزیدن گناهان بر روی زمین هست." آمرزش گناهان توسط عیسای مسیح نقشه و حرف و شعار پیروان او نبود. ساختۀ ذهن آنها نبود. حقیقت الهی طرح خدا با فرستادن مسیح به روی زمین در میان ما بود. در همین کتاب اشعیاء نبی فصل ۵۳ میخوانیم:" جان خود را به مرگ ریخت و از خطاکاران محسوب شد و گناهان بسیاری را بر خود گرفت و برای خطاکاران شفاعت نمود." ( ایۀ ۱۲ ) این یک استدلال درست منطقی است. فقط خدا آمرزندۀ گناهان است. عیسای مسیح گناهان را آمرزید. پس عیسای مسیح خداست. قرآن همواره از این استدلال و حقیقت الهی شخصیت مسیح فرار کرده یا آن را اتهامی به مسیحیان و یا آن را کفر دانسته است. اما عیسای مسیح در این واقعه علنا به ما میگوید که او خداوند بر روی زمین است. او خداست: پس او میتواند گناهان را بیامرزد. پطرس و رسولان در برای شورای یهود چنین اعتراف کردند:" خدای پدران ما آن عیسی را برخیزانید که شما به صلیب کشیده کشتید. او را خدا بر دست راست خود بالا برده سرور و نجات دهنده ساخت تا اسرائیل را توبه و آمرزش گناهان بدهد." ( اعمال رسولان ۵: ۳۱) این همان حقیقتی بود که یحیای تعمید دهنده که راه را برای مسیح مهیا میکرد به آن اعتراف کرده بود:" برۀ خدا که گناه جهان را برمیدارد."( یوحنا ۱: ۲۹)
اگر گناه آدم و حوا نقطۀ عطف جدایی انسان از خدا بود. عیسای مسیح نقطۀ عطف این اتحاد با خداست. اگر گناه آدم، قهر و خشم خدا را بر انسان و هستی ریخت، در مسیح آشتی و صلح با خدا را داریم. در مسیح و ایمان به او فقط پاک شدن اشیاء و لوازم و جسم را نداریم، بلکه در آمرزش گناهان ما در مسیح، قدوسیت او را در خود داریم. فیض خدا در آمرزش گناهان ما در مسیح برای همۀ مردم دنیا مهیاست از جمله مسلمانان دنیا:" زیرا اگر به خطای یک شخص بسیار مُردند چه قدر زیاده فیض خدا و آن بخششی که به فیض یک انسان یعنی عیسای مسیح است برای بسیاری افزون گردید."( رومیان ۵: ۱۵ )
دعای قلبی من برای آنان که این آمرزش گناهان را در ایمان به مسیح هنوز دریافت نکرده اند این است که امروز نقطۀ عطف زندگی آنان باشد. روزی باشد که به عیسای مسیح تفکر کنند. عیسای مسیح، خدای متجسم بر روی زمین که نه تنها چنین ادعا نمود، بلکه تماما به غایت خود بیش از آنکه ما بتوانیم آن را درک و هضم کنیم خدایی خودش را به ما ثابت نمود. او خود را آمرزندۀ گناهان انسان خطاب نمود. شاهدین بسیاری به این قوت و اقتدار او شهادت داده و از آن به حیرت افتادند. همۀ ما گناهکار هستیم این یک حقیقت الهی است. همۀ ما در مسیح گناهانمان آمرزیده خواهد شد نیز یک حقیقت الهیست که به همان اندازه و همان میزان معتبر و قابل اعتبار است. این آمرزش امروز از آن تست. آغوش مسیح خداوند به روی تو باز است. صلح او در انتظار تست. او هدیۀ غیرقابل توصیف خدای آسمان و زمین و خالق هستی بخش به انسان خاکی است، از آن تست، امروز او را قبول کن این هدیه را دریافت کن.
نوشته: حسین گل هاشم